دهکده شخصی

رسانه نوشت‌های فرشاد

دهکده شخصی

رسانه نوشت‌های فرشاد

کلمات کلیدی
پیوندها

 

شنبه شب برنامه "نگاه یک" واقعا دیدنی بود، اگر ندیدید از دست دادید.

مهمانش شهردار تهران، سردار و خلبان پیش‌از این و رقیب انتخاباتی رئیس‌جمهور در گذشته و شاید آینده!

"محمود احمدی" اجرایی منحصربفرد دارد، اطلاعات قوی، مسلط به زبان و مهم‌تر ازهمه بی‌رودروایستی!

البته نباید هم از حق گذشت که فوق‌لیسانس زبان علامه طباطبائی و دکترای ارتباطات از فرانسه ، رئیس دانشکده خبر صداوسیما و پسر خانم عفت شریعتی کرمانی نماینده مجلس مردم مشهد،  پشتوانه خیلی خیلی محکمی دارد.

برنامه او و نحوه سوال پرسیدنش از مهمان‌ها که اغلب هم وزرا و وکلا هستند در نوع خود جالب است، اجازه سخنرانی و مقدمه‌چینی و دورزدن پاسخ را نمی‌دهد، خیلی صریح می‌گوید : « خواهشاً رک و تک کلمه‌ای جواب دهید! »

اوج این نحوه اجرایش در برنامه شنبه گذشته با قالیباف خود را نشان داد، اینقدر تند و سریع و صریح سوال می‌پرسید که فرصت برای پاسخ‌های دکتر نگذاشت

و اینجا بود که قالیباف به ستوه آمد : « خواهشا بگذارید کلامم منعقد شود ... »

و احمدی سریع بل گرفت که : « بلـــــه ، شما هم مثل اسلافتان .... »

و قالیباف که بهش برخورده بود، اندکی به‌دل گرفت و گفت : « ما از گذشتگان می‌آموزیم هم خوبی‌هایشان را و هم کارهای نادرستشان را »

 

محمود احمدی در تیکه‌ای دیگر از برنامه، از آن‌طرف میز، دست قالیباف را گرفت و گفت : « دکتر می‌خواهم همین‌جور که دستتان توی دست منه جواب بدید! نظر شما درباره تحقیق و تفحص مجلس پیرامون تخلفات شهرداری و زدوبندهایش با بانک سرمایه و ... چیه ؟ »

و قالیباف گفت « قبول ندارم »

خلاصه تاک‌شو فوق‌العاده عالی‌ای بود فقط امیدوارم پشت پرده‌اش اهداف سیاسی نبوده باشد.

 

●●●

 

واما از سیاست گفتیم بدنیست بین‌المللی‌اش هم بکنیم!

این پوستر انتخاباتی‌اش است البته با اندکی تغییر!

قضیه برمی‌گردد به انتخابات بلژیک، که هم می‌شود نوشت و هم نمی‌شود و هم باید نوشت.

حالا می‌گویید انتخابات بلژیک به‌ما چه !؟

درست اما تبلیغات یکی از کاندیداهای مجلس سنای بلژیک در تبلیغاتش دست به ابتکاری زده که ...

" Tania Derveaux  " خانم لطف کردند به 40هزارنفری که برای رای‌دادن به او ثبت‌نام کنند قول داده که ... برآورده کند! (آره دیگه ... خودتان بفهمید)

پوسترهای تبلیغاتی‌اش دیدنی‌ست (وای ببخشید) منظورم این بود که از لحاظ ابتکاری که بخرج داده و از لحاظ جامعه‌شناختی غربی جالب است.این سالم‌ترین عکسش در کنار یکی از بزرگان !!!

آنهایی‌اش که می‌شود دید را اینجا می‌ببینید

 

من توصیه نمی‌کنم که زیاد پیگیری کنید و بروید نام این خانم را در گوگل سرچ کنید!

اما وارد شدن از دریچه‌های جنسی به مقوله انتخابات مسلماً نقد اساسی می طلبد.

پوسترهای نچندان پوشیده سرکار خانم با برچسب‌هایی مثل

 Make Love , Not War   

I Will you 40000 Blowjobs

 Don't F… with Democracy

 

همراه با عکس‌هایی که از خودش با وضعیت نچندان مطلوب درکنار مسوؤلین بلژیکی، در کنار نلسون ماندلا، کنار بوش و بلر و یاسر عرفات انداخته نشان از اعتراض دارد.

 

باید نگران از بین رفتن ارزش‌های انسانی باشیم یا خوشحال از راه مشترک س...س و دومکراسی درست است که این جنجال غیر اخلاقی پس از آن آغاز شد که حزب رقیب (VLD) وعده ایجاد 200 هزار و حزب Ps نیز قول 260 شغل داد که در مقابل ، حزبی که این خانم عضو آن است ، برای پیشی گرفتن از رقبا وعده 400 هزار شغل را داد و علاوه بر آن ، کاندیدای جنجالی‌اش نیز ، این وعده غیر اخلاقی را از طرف خود به مردم داد تا بلکه Nee بتواند برنده انتخابات شود اما بُعد اجتماعی قضیه پررنگ‌تر است از سیاسی‌اش.

 

حالا جداً باید از حد نهایت آزادی غربی لذت برد یا برای جامعه به قول صداوسیمای ما روبه انحطاط غرب، تاسف خورد؟

 باید خوشحال باشیم که س...س و دومکراسی راهی مشترک پیدا کرده‌اند یا نگران از بین رفتن ارزش‌های انسانی باشیم؟

 

 هرچه هست امروز-فردا مشخص می‌شود که آیا بلژیکی‌ها به این وعده عجیب و غریب رای داده‌اند؟

و یا اینکه اگر این سرکار خانم محترمه رای آورد، جداً به وعده­اش عمل می‌کند!!!؟

 

  • صدرا مجد

سفرهای شهرستانی و حرف‌های تکراری

جداً نمی‌دانم رئیس‌جمهور چرا در دورافتاده‌ترین شهرستان‌ها هم که صحبت می‌کند پیامی برای غرب و آمریکا و اسرائیل می‌فرستد.

اگر صحبت‌هایش را در شهرستان‌های مختلف (مثلا 21شهرستان اصفهان) آنالیز کنید به یک همچین نتیجه‌ای می‌رسید :

روند هسته‌ای ایران برگشت‌ناپذیر است ، اسرائیل نابودشدنی‌ست ، آمریکا باید بداند ملت ما ایستاده‌است ، انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست  ، تاسیس دانشگاه پیام‌نور ، اختصاص ؟میلیارد ریال تسهیلات زودبازده ، تاسیس کارخانه فلان ، ایجاد یک ورزشگاه برای آقا پسرهای شجاع و یک مجموعه ورزشی برای دختر خانم‌های عفیف و با حیا  و ...

یعنی تفاوت چندانی ندارد این سخنرانی در شهرستانی از استان مازنداران باشد یا نجف‌آباد اصفهان یا یک‌جایی در سیستان.

 

 

استقبال به سبک مردمان سده

 

فقط دیدارهای عمومی احمدی نژاد

یکی از بچه‌ها می‌گفت بنظرم این " اهــورا " که هر از چندگاهی سروکله‌اش در شبکه‌های ماهواره‌ای پیدا می‌شود و می‌گوید که پس‌فردا در تهران سخنرانی خواهم داشت، دست‌پرورده همین وزارت اطلاعات خودمان است؛ براستی همین المان شخصیتی چه دعواهایی بین این سلطنت‌طلبانی پول‌داری که شبکه‌های ماهواره‌ای اجاره کرده‌اند براه نیانداخت و این قضیه اعتصابات در تهران و اعتراض‌هایی که از ماهواره‌های لس‌آنجلسی کنترل می‌شد را لوث و بیهوده نکرد.

سال 76 را هیچکس هنوز فراموش نکرده است مخصوصا انتخابات خردادماه‌اش را و مخصوصا تبلیغات تلویزیون. تلویزیونی که بعدها از سوی حامیان خاتمی به "سیمای لاریجانی" ملقب شد. می‌خواهم بگویم یک رسانه مخصوصا در ایران ما که رسانه‌های خصوصی جایگاه مشخصی ندارند چقدر می‌تواند به خیال خودش خوب کار کند اما در عمل چقدر افتضاح باشد.

نقل سفرهای شهرستانی احمدی‌نژاد و پوشش خبری مراسم‌های او هم این‌چنین است. در تمام بخش‌های خبری فقط تصاویری می‌بینیم از اجتماع مردم و سخنرانی رئیس‌جمهور برای آنان که طبق بند قبل حرف‌ها همه تکراری. اما آنچه در سفرهای استانی دیدنی‌ست اگر نگوییم سانسور می‌شود باید بپذیریم که افتضاح گل‌چین می‌شود.

 

 

 

سرانجام نامه‌های مردم چیست؟

قضیه این نامه‌ها هم جالب است، نمی‌دانم چرا مردم ما عادت دارند سطحی‌ترین مشکل‌شان را - اخراج از کارخانه ، مشکل سند زمین ، وام بانکی و ... – با بالاترین مقام اجرائی مملکت در میان بگذارند؟

البته جدا این مشکل باید ریشه‌یابی شود که چرا اینقدر سازمان‌های نظارتی و قضایی ما ضعیف است که یک فرد به همچین راهکاری می‌رسد.

این‌جور نامه‌ها در این دولت مخصوصا به سبب تعدد سفرهای شهرستانی بسیار زیاد شده است اما سیستمی هم که برای این‌کار تعبیه شده جالب است.

یک‌ یا چند نفر در دیدارهای مردمی مسؤول گرفتن این نامه‌ها هستند، در هر فرمانداری تا 20روز بعد از سفر دولت نامه‌های مردم دریافت می‌شود ، مثلا دم در همین استانداری خودمان یک وَن ایستاده بود بزرگ رویش نوشته بود پیک عدالت.

اما آخر و عاقبت این نامه‌ها هم جالب است، به گفته استان‌دار حدود 600هزار نامه جمع‌آوری شده است که در یک سوله بزرگ 1200نفر از کارمندان مشغول بازگشایی، شماره کردن ، خلاصه کردن و تقسیم‌بندی آنها هستند.

 

 

سانسور خبری یا گلچین افتضاح

در یک سفر استانی مثلا اصفهان که 5روز بطول می‌انجامد آنچه نیکوست و تحولی در سیستم مدیریتی مملکت - اگر پذیرفته باشیم که مملکت ما سیستم مدیریتی خاصی دارد! -  حضور اعضای هیات دولت در استان است.

استان‌داری مسوؤلیت برنامه‌ریزی برای شخص رئیس‌جمهور و دیدارهای او را برعهده دارد و هر وزارت‌خانه‌ای بطور مجزا میزبان و پذیرای وزیر مربوطه‌اش است.

مثلا وزیر علوم به دانشگاه‌های استان سر می‌زند با اعضای هیات علمی‌اش دیدار می‌کند با هیات رئیسه دانشگاه جلسه می‌گذارد و مشکلاتشان را می‌شنود با تشکل‌های دانشجویی دیداری رودرو دارد و از فعالیت دانشگاهی که باید برای آن تصمیم بگیرد مستقیما آگاه می‌شود و مشابه آن بقیه وزرا.

این دیدارها و گفتگو‌هاست که زیباست و تاثیر گذار. حرف‌هایی که اینجاها بطور تخصصی زده می‌شود ارزش دارد و مهم است. این‌هاست پایه تصمیم‌گیری درست و براساس اطلاعات روشن و دقیق برای یک استان در هیات دولت می شود.

و اینهاست که ارزش پوشش خبری دارد.

اما خبرنگاران و عکاسان خبرگزاری‌های مهم - فارس ، مهر ، ایسنا ، ایرنا ، ... – همه‌اش تنها بدنبال رئیس‌جمهورند و تیتروار از صحبت‌های او خبر مخابره می‌کنند.

 

 

این پیرمرد هم یکی از مسؤولین جمع‌آوری نامه‌ها بود و چقدر خوش‌ برخورد و ودوست داشتنی

 

شبکه استانی و مسؤولیت ایجاد حالت تهوع

در این بین تکلیف شبکه سراسری که مشخص است، فقط گلچین‌ای افتضاح از حرف‌ها و وعده‌های تکراری رئیس‌جمهور پخش می‌کند و لاغیر.

شبکه استانی هم که مثلا می‌خواهد پوشش بیشتری بدهد به سبب فکر باز مدیرانش، گامی پیش‌تر برنمی‌دارد.

دیدارهای نسبتا خصوصی‌تر رئیس‌جمهور پخش می‌شود اما بدون هیچ حاشیه.

مثلا در دیدار منتخبان و مدیران استان با رئیس‌جمهور، ابتدا 10نفر بعنوان منتخب استان برای جمع سخنرانی کردند؛ منتخب صنعت‌گران ، ورزشکاران ، هنرمندان ، دانشگاهیان ، کشاورزان ، کارگران ، ... اما جالب اینجاست که نه تنها هیچ صحبتی از حرف‌های این منتخبان از صداوسیمای اصفهان پخش نشد، هیچکدام از خبرگزای‌ها هم اشاره‌ای کوتاه بر حرف‌های آنان نکردند!

دیدار با دانشجویان نیز اندکی بهتر بود و از جمع 7-8نفری سخنرانان قبل از احمدی‌نژاد 4-5 دقیقه‌ای پخش شد!

 

 

فقط تا 20 خرداد مهلت دارد !

 

ممنوعیت خروج احمدی‌نژاد تا 4روز دیگر

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا ، مالکان کلیه وسایل نقلیه مدل 1355 به بالا صرف نظر از نوع پلاک منصوبه و با توجه به عدد اول سمت راست پلاک خودروی خود طبق جدول جهت تعویض پلاک به مراکز تعویض پلاک و یا دفاتر خدمات خودرویی در سراسر کشور مراجعه کنند.
ماه اول :20/2/86 با عدد سمت 1
بدیهی است هر ردیف از پلاکها پس از اتمام مهلت تعیین شده بعنوان پلاک غیرمجاز تلقی شده و تردد با پلاک موصوف ممنوع خواهد بود.

متوجه نشدید به عکس بالا دوباره نگاهی بیاندازید.

 

 

پشت پرده معرفی 4نفر برای وزارت نفت

احمدی‌نژاد در دیدار با دانشجویان در حالی‌که به سختی‌های ایجاد تحول اشاره می‌کرد گفت که " یکی از وزارت‌خانه‌هایی که ما قول تغییر و تحول در آن را به مردم داده بودیم وزارت نفت بود برای همین بهترین نفرم که به او بسیار اطمینان داشتم را برای این‌کار معرفی کردم اما یکهو نامه‌ای دست‌نویس در بین نمایندگان پخش شد که یک شبکه مافیایی نفت را ترسیم کرده بود و در راس این هرم معاون اجرایی ما ! - اشاره به همان نامه‌ای که بازتاب پخشش کرد – نفر دوم هم رد شد برای نفر بعدی با 4نفر از نمایندگان توافق کردیم آنها گفتند اگر فقط فلانی را معرفی کنی ما رای می‌دهیم، شب قبل از معرفی به مجلس وقتی همان نفر را معرفی کردیم یکی از آن 4نفر تماس گرفت که نه ما  این‌را قبول نداریم! که بنده خدا مجبور شد در همان صحن علنی استعفا بدهد.

 

حاشیه‌هایی دوست داشتنی که کم‌تر دیده شد در نگاه عکاسان   /   صبح از ساعت 6 تا 2 بامداد   / جدا او چقدر انرژی دارد؟

 

●  مصلحت‌اندیشی صداوسیما در خبررسانی از رئیس‌جمهور

وقتی برای مصاحبه با دکتر سقائیان‌نژاد در مورد "اصفهان، پایتختی فرهنگی جهان اسلام" به دفترش رفته‌بودیم، گله می‌کرد از "روزنامه اصفهان زیبا" که حتی حرف‌های مدیرمسؤولش - یعنی خود دکتر – را سانسور می‌کند!

حالا نقل صداوسیمای ما هم همین است، هرقمستی که صلاح می‌داند را از صحبت‌های رئیس‌جمهور پخش می‌کند ؛ البته نباید به آقای ضرغامی خرده گرفت چراکه رئیس پیشین‌اش ید طولائی در سانسور کف‌وسوت‌های دیدارهای خاتمی در دانشگاه‌ها و حتی تکه‌تکه کردن حرف‌های او داشته است!.

احمدی‌نژاد در دیدار با علمای اصفهان وارد بحث مبارزه با مفاسد و سختی‌های آن و تقابل‌هایی که با دیگر نهادها دارد شد و صداوسیما اصفهان تنها قسمت اول صحبت‌های رئیس‌جمهور که پیرامون امام زمان و گل‌وبلبل بود را پخش کرد!

احمدی‌نژاد در دیدار با دانشجویان که خیلی تند رفت و چندین مثال هم زد و البته صداوسیما لطف‌کرد و روند معرفی 4نفر برای وزارت نفت را گذاشت اما به مصلحت ندانست که تیکه‌های احمدی‌نژاد به دولت‌های گذشته و سایر قوا را پخش کند!

شبکه اصفهان انصافا در این 5روز سنگ تمام گذاشت ، اینقدر تصویر احمدی‌نژاد را در کلیپ‌های مختلف با آهنگ‌ها مرتبط و بی‌ربط پخش کرد که ...

البته از حق هم نباید گذشت که این حجم کار برای سیمای استانی به مدیریت حاج‌‌آقای کلباسی انصافا کاری سخت و نشدنی می‌نمود اما شد حالا چطور مهم نیست.

 

---  پایان ---

  • صدرا مجد

جایگاه نچندان ویژه

جایگاه ویژه کلا در ادبیات دیدارهای مردمی تعریف مشخصی ندارد، یعنی شما می‌توانید هرکسی را در اینجا پیدا کنید، تازه متوجه شدم اون جانیاز بنده خدایی که اون‌وقت می‌خواست از بین اون جمعیت وارد بشه "سردار نصر" بود و الان که من ایستاده‌ام پشت سرم رئیس سازمان تبلیغات است ، دو سه ردیف جلوتر دکتر سقائیان با سردبیر عزیزمون و در ردیف جلوی جلوی عباس‌آقا و چندتا مدیرکل و حاج‌آقا اون‌بین‌ها هم همه‌جور آدمی هست، یکی که به نظر کنترل درستی بر اعصابش ندارد و در بین سخنرانی هرازچند گاهی بلند می‌شود و چندتا شعار می‌دهد تا چندتا آدم متشخص تا ... بهرحال به این نتیجه رسیدم که یا ما آدم مهمی شدیم که در ردیف مدیرکل‌ها و مسوولین قرار گرفته‌ایم یا اونها خضوع و تواضع دارند یا اصلا اونها همچین هم مهم نیستند و یا اینکه اصلا جایگاه ویژه یه چیز همین‌جوریست!!!

 

دوست‌داران رئیس‌جمهور در کاشان

 

چانه‌های گرم مسؤولین

جمعیت وحشتناکی که میدان را پرکرده است منتظر حضور رئیس‌جمهور است اما مگر مسؤولان چانه‌شان به این راحتی سرد می‌شود! اول امام‌جمعه بعد حاج‌آقای رهبر بعد دکتر کامران و بالاخره استان‌دار.

صحبت‌های محمد‌تقی رهبر به نمایندگی از دکتر استکی، مهندس فولادگر ، ــــــــــــــ ، آقای کامران و خانم اخوان بود. این مکث نسبتا طولانی در بیان رهبر همه را بیشتر متوجه تفاوت دیدگاه‌های نمایندگان مجلس اصفهان کرد که مؤکد آن صحبت‌های کامران بطور مجزا و تشکر ویژه از خانم اخوان که خودشون –ببخشبد وقت خودشون- را در اختیار  دکتر قرار داده‌ بودند، بود.

 

● معاون اجرایی و عکس یادگاری

اما در بین صحبت‌های سخنرانان گویا تنها برای خودشان مهم بود چون مردم که منتظر صحبت‌های رئیس‌جمهورشان بودند و رئیس‌جمهور هم مشغول پاسخ به ابراز احساسات مردم! در این بین یک صحنه جالب که تک صحنه‌ای بود که تونستیم عکس بگیریم در وسط‌های صحبت‌های احمدی‌نژاد متوجه یک صحنه شدیم :

 

 

به دایره قرمز دقت کنید

 

نفهمیدید؟ این یکی را نگاه کنید :

 

 

بیشتر دقت کنید

 

بله اونجایی که دایره قرمز هست، جناب سعید‌لو معاون اجرایی رئیس‌جمهور ایستاده‌اند و مشغول عکس‌برداری از جمعیت میدان !!!

بعد از چند دقیقه تازه خبرنگاران متوجه حضور سعیدلو بر یکی از دهنه‌های مسجد می‌شوند و همچنین سعیدلو متوجه آنها! این‌هم عکس یادگاری ایشون :

 

عکس یادگاری سعیدلو هنگام سخنرانی احمدی‌نژاد

 

20 دقیقه ستایش اصفهان !

اما 20 دقیقه اول صحبت‌های احمدی‌نژاد تماما اختصاص داشت به تعریف و تمجید از اصفهان :

 

اصفهان دیار مردمان مرد و شجاع و قهرمان

اصفهان سنگر تسخیرناپذیر ایمان جهاد و شهادت

اصفهان سرزمین ایمان و عشق و ربوبیت الهی

اصفهان قرارگاه و مهد پرورش علم ، فقه ، معرفت و ادب ایران زمین

اصفهان پایگاه تمدن و فرهنگ و هنر و نماد متعالی از ایمان آمیخته به علم و عشق آمیخته به هنر و هنر آمیخته به مجاهدت و سعی توام با حکت و عقل و دیانت

چراغ حکمت و عقل و نور و اخلاق و زیبایی  وهنر ادب در تاریخ پرافتخار این شهر نهفته است.

اصفهان یک موزه بزرگ از هنر و فرهنگ و تمدن و زیبایی بی نظیر و قلب تپنده ایران است که چشم همه جهانیان را به خود خیره کرده است.

اصفهان پایتخت دلهای شیدا و عاشق و قلبهای پاک ایرانیان است.

 

نمی‌دانیم این‌همه تعریف از اصفهان به سبب بیشترین رای‌ای بود که اصفهانی‌ها در سوم‌تیر به او دادند یا اینکه می‌خواست تلافی یکی به آخری بودن سفر استانی را از دل مردم اصفهان دربیاورد یا برای پاک‌کردن کدورتی که اصفهانی‌ها از او به سبب نیامدنش به پایتخت فرهنگی جهان اسلام داشتند و یا جمله‌ای که در شهر ق. گفته بود که اینجا پایتخت فرهنگی جهان اسلام است؟

به هر سبب که بود خوش بود.

 

به نظرتان احمدی‌نژاد چه می‌کند؟

 

خلاقیت اصفهانیان در شعار سازی !

بعد از این‌همه تعریف نوبت به صحبت‌های محلی رسید که احمدی‌نژاد پرسید : " خسته‌اید یا دو نکته دیگر را بگویم؟ " که مردم گفتند " نه " حالا این نه یعنی چه؟ یعنی نه خسته نیستیم یا نه نگو !؟ بهرحال شعار نسبتا جدید احمدی‌نژاد حلال این قضیه بود ، " کی خستست؟ دشــــــمــــــن  " و شعار جالبی که بقول احمدی‌نژاد از ذوق و سلیقه و هنر اصفهانی‌ها منشا گرفته " انرژی هسته‌ای ... کی گفته خسته‌ایم "

و مهم‌ترین نکته سخنرانی‌اش، ریشه‌کنی رژیم اشغال‌گر از بیخ و بن :

« ... دولت اسرائیل اگر خیال می کند الان هم 60 سال قبل است و ملت های منطقه در خواب هستند اشتباه می کند، امروز ملت ها بیدار شده‌اند .
اگر شما فکر می کنید با ترور رهبران فلسطینی می توانید زمینه را برای حمله مجدد در تابستان به لبنان فراهم کنید به شما می گویم سخت در اشتباه هستید.

اگر امسال مجددا اشتباه خود را تکرار کنید بدانید اقیانوس خشم ملت ها به تلاطم درخواهد آمد و ریشه رژیم صهیونیستی را از بیخ و بن برخواهد کند. ... »

 

 

 ادامه دارد ...

  • صدرا مجد

راه‌های بسته

پیاده مثل همیشه کوچه پس کوچه‌های نشاط و پشت میدان را طی می‌کردم، کوچه‌ها بنظر خیلی خلوت بودند برعکس هروقتی که راهپیمایی یا برنامه‌ای ویژه در میدان بود، براحتی نه اما می‌شد جای پارک پیدا کرد، آدم‌ها هم خیلی کم بودند!

کم کم داشت شکم بر می‌داشت، یا من خیلی زود آمده بودم یا خیلی دیر یا هیچ‌کس نیامده یا برنامه بهم خورده - این آخری می‌توانست از آخرین تصمیمات عجیب باشد!-

تقریبا به بازارچه نزدیک شده بودم که شک دوم تقویت شد جمعیت داشت برمی‌گشت! یعنی برنامه تموم شده یا این‌قدر جمعیت آمده که دیگر جا نیست!!!

اخبار ساعت دو نمایی از میدان را نشان داده بود و می‌دانستم جایگاه جلوی مسجد شاه است و طبیعتا از اولین ورودی بازارچه راهی نباید باشد اما ورودی دوم – قبل از مسجد شیخ‌لطف‌ا.. – هم بسته بود و همچنین نیمه دیگر بازارچه هم نمی‌شد رفت!

عملا تمام ورودی‌های میدان غیر خیابان حافظ بسته شده بود و دردسر مردم چندبرابر.

هیچ کسی هم ابتدای راه‌ها نبود که بگوید ای اصفهانی! شک بی‌خود نکن راه بسته است!

 

گوشه‌ای از مراسم میدان نقش‌جهان

 

آب گوارای 100درجه در بیابان طف‌دیده

حالا من بودم و دو راه در پیش، خیابان حافظ یا دورزدن میدان و وارد شدن از خیابان سپه؛ که طبیعتا هر عقل سلیمی متوجه می‌شد که اولی مناسب‌تر است. در حال طی‌کردن کوچه‌های منتهی به حافظ بروش سعی‌وخطا در اون گرمای طاقت‌فرسا ، موبایلم بصدا در می‌آید و دعوت می‌شوم به جایگاه ویژه ! این خبر مثل آبی بود در یک بیابان گرم و طف‌دیده اما حالا باید رفت خیابان استانداری، پشت‌مطبخ ! اینجاست که می‌فهمی دمای آب رسیده بالای 100درجه است! علاوه بر آن به این نکته پی می‌بری که همیشه عقل سلیم تصمیم درست نمی‌گیرد!!!

 

ورود احمدی‌نژاد از درب پشت مسجد

 

ورود از درب پشتی

طی‌کردن کوچه پس کوچه‌های پشت مسجد گرچه این‌بار سعی‌و‌خطا ندارد – به لطف آقا رضوان که بارها از کوچه تاریکی و ... با او برگشته‌ایم – اما این اشتباه محاسباتی را داشت که محل ورود رئیس‌جمهور دقیقاً، در پشت مسجد بود و هم ملت می‌دانستند و هم نیروهای انتظامی. همون لحظه‌ای که داشتیم چک‌وچونه می‌زدیم با یه سرباز وظیفه چنان جمعیتی یک ماشین را احاطه کرد که فهمیدیم بــلــــه! رئیس‌جمهور وارد می‌شود، البته اگر بگذارند.

 

 

استقبال گرم از احمدی‌نژاد

 

  جایگاه به اصطلاح ویژه {تیتر به سبک کیهان!}

دوستم را سر خیابان پشت‌مطبخ پیدا کردم و رفتیم به سمت ورودی جایگاه ویژه! اسم جایگاه ویژه را آدم که می شنود یاد VIP و اون جایگاهی که برای مهمانان خاص تعبیه شده است می‌افتد اما اگر در این دیدارهای مردمی جایگاه ویژه رفته باشید متوجه می‌شود که ویژه یعنی چه!

یک از ورودی‌های میدان حدوداً 3متر را با داربست بسته بودند یک دهنه ورودی بود به عرض 62سانتی‌متر که برفراز این دهنه یک آدم هیکل گنده ایستاده اونهم با کت‌وشلوار! جمعیت با کارت و بی‌کارت جلوی ورودی هم‌همه می‌کنند.

صدای اون بنده خدا بالا میره " یه لحظه هول ندید! اوی با توام! بابا توروخدا هول ندین! یه جانبازه یکم صبر کنید. باید ویلچرش هم رد بشه ... " و ما که مثلا کارت داریم در میان جمعیت جلو و عقب می‌رویم برای ورود به جایگاه ویژه!

صدایی داد می‌زند " راه را واز کنید، برید کنار، حاج‌آقا بفرمایید .... " و عزیز دل برادر، عضو فعال کمسیون فرهنگی، مامور تذکرات به اردوهای دانش‌جویی در مجلس قصد ورود دارند، در این هیروگیر من هم از زیر میله‌ها رد شدم و به سربازی که گیرداده بود کارت را نشون دادم و ما وارد جایگاه ویژه شدیم!!!

 

این هم عواقب استقبال بیش از حد / عکس از ایسنا

 

 ادامه دارد ...

  • صدرا مجد

 

5شنبه سومین روز آخرین ماه اولین فصل سال

اصفهان بزرگ‌ترین شهر ایران بعد از پایتخت

میزبان بزرگ‌ترین فرد کشور بعد از رهبر

در طولانی‌ترین سفر استانی‌اش

 

 

***

 

اردیبهشت 84 ، اولین سفر احمدی‌نژاد به اصفهان

هنوز خبری از قطعیت کاندیداتوری احمدی‌نژاد نیست

یکی-دوتا از دوستان تماس گرفتند که "فردا قراره احمدی‌نژاد بیاد اصفهان ، می‌خوایم یه گزارش از سفرش و حواشی اون داشته باشیم، می‌تونی؟ "

و من راس ساعت 6و40دقیقه بر 206ای سوار شدم که راننده‌اش برای شورای شهر سوم کاندیدا شد و رای نیاورد.

یک روز کاری وحشتناک بدنبال فردی که خودت شخصا معتقد نبودی که باید رئیس‌جمهور شود.

7صبح فرودگاه ، گلستان شهدا ، آسایشگاه جانبازان ، تشیع جنازه شهید طاهرزاده ، 10صبح مسجد صدر بازار دیدار با روحانیون ، دیدار خصوصی با آیت‌ا.. مظاهری ، دم‌دمای ظهر دیدار با دانش‌جویان دانشگاه نجف‌آباد ، ساعت 2 دیدار با دانش‌جویان صنعتی ، دیدار با دانش‌جویان دانشگاه اصفهان ، دیدار با اساتید دانشگاه اصفهان ، دیدار با علمای اصفهان و دیدار مردمی در ورزشگاه 17شهریور.

من و احمدی‌نژاد و ظریبافان و جوان‌فکر و چندتای دیگه از بچه‌ها سوار یک

اتومبیل ون همراه با یکی دوتا پژو کل همراهان رئیس‌جمهور فعلی.

یک روز که من تا نیمه‌اش بیشتر دوام نیاوردم و گزارشش هنوز در حال تحریر است!

 

***

 

خرداد 85 ، آخرین سفر احمدی‌نژاد به اصفهان

بالاخره رئیس‌جمهور تصمیم گرفت یکی به آخرین سفر استانی‌اش را اختصاص دهد به استانی که بالاترین رای را در یک رقابت وحشت‌ناک با رقیب دیرینه‌اش، به او دادند.

29امین سفر  استانی احمدی‌نژاد بعد از دو سفر تبلیغاتی در زمان کاندیداتوری‌اش و سه سفر کوتاه یک‌روزه به اصفهان ( نطنز ، UCF ، تصفیه‌خانه فاضلاب ) ششمین سفر اوست به اصفهان و البته مهم‌ترین‌اش برای ما.

سفری که بطور رسمی 3‌شنبه شب از طریق استان‌دار به اطلاع عموم رسید، عین تمام تصمیمات یک‌هویی دولت و دقیقا برعکس سفرهای مقامات قبلی به اصفهان.

سفری که مقدمات تصمیم‌گیری‌هایش از 10ماه پیش آغاز شده بود و

استان‌دار در ویژه‌نامه نوروزی 84 اصفهان‌زیبا قول سفر استانی تا پایان بهار را داده بود. سفری با تاخیر 12ماهه!

 

ادامه دارد ...

  • صدرا مجد

 به مناسبت آزادسازی خونین شهر

 

«... موقعی که می‌خواستم برم جبهه، 25 سال داشتم. کار خوبی داشتم و وضع مالی‌ام داشت خوب می‌شد. همیشه شلوار لی پایم بود! موهایم هم تا روی شانه. من بودم با داماد خواهرم، جبهه که اومدیم همه می‌گفتند اینها الکی اومدند!! می‌گفتند اصلا این کارها بهشون نمیاد! همه‌اش کارمون مزه انداختن و شوخی کردن بود. یه رادیو داشتیم، می‌نشستیم ترانه‌های رادیو عراق را گوش می‌دادیم! یکی از بچه‌های محل، سر همین ترانه گوش دادن، دائم می‌گفت شما دین ندارین ،شما ایمان ندارین ! چند روز گذشت خیلی از بچه ها کنار جاده شهید شدند.

شب عملیات که شد همان بچه محل‌مان برای صله ارحام ساکش را برداشت و راهی اصفهان شد!

داماد خواهرم پنج شب قبل از شهادتش، دیدم نشسته و گریه می‌کند، اون تا قبلش اصلا اهل این حرفا نبود، گفتم: چی شده ؟ گفت : حالا من دارم این جمله امام را می‌فهمم که می‌گوید جبهه‌های ما دانشگاه است. حالا فهمیدم، من اگه صد سال هم دانشگاه می‌رفتم به اندازه این دو ماه آدم نمی‌شدم. توی همون عملیات گلوله توی پیشانیش خورد و شهید شد. ... »

 

اینها خاطرات جانباز قطع‌نخائیست که 25سال از حضور دوماه‌اش در جبهه می‌گذرد، رحمت الله مختاری ، اینجا متن کامل مصاحبه‌اش را بخوانید.

 ●●●

 

یاد همه شهدا گرامی

 ●●●

 

«... شهید محمد ... در یک خانواده مذهبی چشم بدنیا گشود، از همان بدو تولد نور ایمان و اسلام در چهره‌اش نمایان بود، در دبستان برخلاف بچه‌های هم‌سن و سالش شیطنت زیادی نداشت، هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که نمازهایش را تمام و کمال می‌خواند، رفتارش با پدرومادر عجیب بود، در حد پرستیدن آنها را دوست داشت، سال اول دبیرستان را تمام نکرده بود که به دعوت و فراخوان امام عزم جبهه کرد، گویاکه اصلا آمده بود برای همین. چند ماهی هم در جبهه‌ها دوام نیاورد و در اولین عملیاتی که شرکت کرد، شهید شد. ...»

 

واین هم برگرفته از برنامه‌های صداوسیما در معرفی شهدا.

 

●●●

من قاتل پسرتان هستم فکر می‌کنید شهدایی که در طی این 15-20سال پس از جنگ برای‌مان ترسیم کرده‌اند بیشتر شبیه به کدامیک است؟

جدا آنهایی که در طول 8سال به جبهه‌ها می‌رفتند همه از همان بدو تولد "گداله نور" بودند؟ یعنی آنها مثل ما جوانی نکرده‌اند؟ یعنی ما که درعمرمان یکی-دوبار نماز شب، آنهم باکم‌ترین جزئیاتش خوانده‌ایم اگر بحث جنگ و دفاع از میهن شود کاری که آنها کرده‌اند را نمی‌کنیم؟

یکی از بچه‌ها تعریف می‌کرد زمانی که عراق شیمیایی زده بود سر ماسک‌ها دعوایی می‌شد که نگو. یکی دیگه از هدف قرار دادن نفرات عراقی با آرپی‌جی می‌گفت و خیلی‌های دیگه حرف‌هایی که باورکردنشان با تصور ما از جنگ و جبهه تقریبا محال است. نمی‌خواهم بگویم فضای جنگ و جبهه ما این‌گونه بوده –که مسلما این تعاریف اغراق‌آمیز است- اما قدسی کردن و بالابردن بیش‌از حد شهدا چه نتیجه‌ای دارد؟

 

مگر آنها هم مثل ما جوان نبودند؟

مگر قرار نیست آنها الگویی باشند برای ما؟

پس چرا اینقدر دست‌نیافتنی‌شان می‌کنیم؟

 

راستی کتاب – من قاتل پسرتان هستم- احمد دهقان – را خوانده‌اید؟

نمی‌دانم، اما آنکه آنها را برای چیدن انتخاب کرده مثلماً

 ملاک‌هایش با آنچه ما امروز برای آنها قائلیم بسیار متفاوت بوده است 

  • صدرا مجد