دهکده شخصی

رسانه نوشت‌های فرشاد

دهکده شخصی

رسانه نوشت‌های فرشاد

کلمات کلیدی
پیوندها

تف سربالای الی‌جون ِ مفت‌خوان!

جمعه, ۲۳ مرداد ۱۳۸۸، ۱۰:۰۶ ب.ظ

وقتی تقویم را نگاه می‌کنی و می‌بینی که نیمه‌ی سال هم رد شد و هنوز خبری نیست که نیست وقتی می‌بینی یک‌هفته‌یست پست نگذاشته‌ای و همیشه پست‌هایی که تو بیشتر دوست‌شان داری مخاطب‌ات کم‌تر! می‌نشینی و اپیزودهای نیمه‌ سالانه‌ات را می‌چسبانی به‌هم تا سه رویدادی که فکر می‌کنی ارزش حرف زدن و خواندن دارد را با مخاطبت تقسیم کنی.

 آخرش الی کی بود!؟

به لطف و هم‌قدمی دوستان، بالاخره در سه‌شنبه شبی باپرداخت نیمی از ‌بها، توانستیم آخرین ساخته اصغر فرهادی، « درباره الی... » را ببینیم.
چندی پیش بود که می‌خواستم در مورد دروغ بنویسم، به سبب لقب‌پراکنی دوستان netی و هوادارن کاندیدای اخلاق‌مدار ننوشتم و حالاهم که بعد از شنیدن یک دروغ ساده‌ی گلی‌فراهانی که تمام نگاه و زندگی صابر ابر را تغییر داد، باید بنویسم بازهم نمی‌نویسم.
فارغ از تمام نکات مثبت فیلم که استقبال مردم اخراجی‌هاپرست و خروس‌جنگی‌دوست را تاحدودی به همراه داشت، دو ویژگی‌اش چشم من بیننده را گرفت:
یکی موسیقی نداشته فیلم، من از اول تا آخر فیلم اصلا حواسم نبود که پس این trackی که دانلود کردم و titleش نوشته بود «موسیقی فیلم درباره الی... ساخته Andrea Bauer» کوش پس! کمبودی که اصلا احساس نشد و البته چه موسیقی قشنگی هم بود.
و دوم توزیع بازیگری روی تمام بازیگران بود، زمان فیلم و داستان‌اش بخوبی بین این ۸بازیگر اصلی تقسیم شده بود گرچه کمی بالا و پایین داشت اما براحتی می‌شد گفت که بازیگر نقش اول نداشت و به‌نظر من این یک حُسن بود و مسلما برای کارگردان، درآوردن‌اش بسیار سخت.
اما مشکل آن‌جاست که ما آخرش نفهمیدیم، الی کی بود؟ الهه، الناز، الهام، ...

 تف سربالا و گریه برای نظام

اگر از نانوایی محل‌تان هم بپرسید حتما نامه کروبی به حضرت آیت‌ا... را خوانده است؛ نامه‌ای که تا دوهفته پیش، دو نسخه داشت، یکی در دست شیخ و دیگری در کشوی رئیس خبرگان و حالا هزاران و شاید میلیون‌ها نسخه.
محتوایش نه قابل تحلیل است نه قابل دفاع ونه حتی دلیلی برای اثباتش احتیاج است. نتیجه و ماحصلش یک‌چیز بیش نیست و آن اینکه باید بعد از سی‌سال به حال این نظام گریست، در هر صورت که باشد.
می‌خواهد حرف‌ها و ادعاهای شیخ درست باشد یا نباشد، هیچ لزومی به اثبات نیست، آن‌چه باید می‌شد، شده است؛ ایران وضعیت‌اش از گوانتانامو و ابوقریب بدتر نباشد بهتر نیست؛ حالا می‌خواهد ایران اسلامی‌ باشد و آمریکا جنایت‌کار و شیطان بزرگ!

در هرصورت باید به حال این نظام گریست که یا چنین اتفاقاتی در زندان‌هایش حتی با مخالفین، معاندین و کودتاگران مخملی‌اش صورت گرفته یا اینکه چنین شیخی چندین سال رئیس‌مجلس اسلامی‌اش بوده است و صلاحیت‌اش توسط نگهبانان قانون اساسی تائید شده است.
قضیه تف سربالا را شنیده‌اید که ؟

جشنواره مطبوعات اصفهان / شیخ مهدی / ترانه علی‌دوستی

 اصفهانی‌ها بافرهنگ مفت‌خوانی

چهارمین جشنواره مطبوعات اصفهان درحالی برگزار شد که حاشیه‌های فراوانی داشت؛ هرچه خودمان را کنار بکشیم و پیامک‌های تبریک ۱۷مرداد را با فحشی reply کنیم اما بازهم نمی‌شود ساده از کنار رویدادهای ژورنالیستی این شهر تاریخی،فرهنگی،هنری،مذهبی به سادگی گذشت!
جشنواره که دوره اول تا دومش چندین سال طول کشید و عملا فراموش شده بود، باشروع دوباره‌اش شوری بین مطبوعاتی‌های اصفهان ایجاد کرد که درگام چهارم به سبب مشکلات مالی بین مدیریت بخش فرهنگ استان و شرکت نمایشگاه‌های بین‌المللی، زمان جشنواره از اردیبهشت‌ماه به وقت نامعلومی افتاد تا بالاخره در نیمه مرداد سریع سروته قضیه جمع‌ شود.
اما غیر حاشیه‌های کوچک این دوره که شامل عدم حضور «اصفهان زیبا» روزنامه ارگان شهرداری اصفهان در جشنواره به سبب مشکلات شهرداری و ارشاد، حذف بخش جذاب غیرحرفه‌ای‌ها، استقبال بی‌نظیر سرد مردم از نمایشگاه و هم‌زمانی نمایشگاه صنعت پلاستیک و رنگ با آن بود؛ حاشیه‌های اختتامیه و حرف‌های دبیر جشنواره جالب‌تر می‌نمود.

« نصرت باقرصاد » در اظهارات جالب و تأمل‌برانگیزی در مصاحبه با خبرگزاری موج، علت استقبال کم مردم اصفهان از مطبوعات را عادت‌کردن به « فرهنگ مفت‌خوانی » دانست!
جالب وقتی‌ست که بدانید ایشان «رئیس اداره مطبوعات و تبلیغات اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اصفهان» هستند و مسلما بهتر از همه می‌دانند که علت روی نیاوردن مردم به مطبوعات محلی این شهر، پاچه‌خواری و عدم صراحت است که این بغیر کیفیت پایین چاپ، صفحه‌آرایی‌های نامناسب، گزارشات بی‌جا، تیترهای فرمایشی، نگفتن حرف‌های گفتنی و عدم انعکاس درددل‌های مردم است.

واما حاشیه اختتامیه چهارمین دوره، پررنگ‌تر بود به سبب استفاده از المان‌های سبز و انگشت ویکتوری در هنگام دریافت جایزه توسط چند خبرنگار اصفهانی: فاطمه حاتمی، نفیسه قانیان، علی‌رضا روحانی، ایمان حجتی، مهسا جزینی و احسان مرادی درحضور مدیرکل ارشاد اصفهان و رئیس دیوان محاسبات کشور و البته ابراهیم‌خان شمشیری {مدیرکل امور رسانه‌های وزارت‌خانه} و تکه‌انداختن مجری حاضرجواب مراسم {که اگر طبق سنت سال‌های پیش باشد، باید حمید راستی بوده باشد} هم فضا را چندان بی‌تاثیر نگذاشت که : هر امام‌زاده،‌ واجب‌التعظیم نیست!

باید منتظر H2S جدیدی در فضای عطرآگین مطبوعات اصفهان باشیم خاصه که خبرهایی مبنی بر عکس‌برداری افرادی در آخرین ساعات نمایشگاه از خانم‌های داخل سالن و مسلما متعاقبش خطبه‌ای و یالثاراتی و ...
{اسامی خبرنگاران به نقل از رسانه‌های غیررسمی‌ست وگرنه در خبر سایت برگزارکننده جشنواره حتی  اسامی برگزیدگان را نمی‌توانی پیداکنی وفقط عنوان نشریه‌شان آورده شده است !!!}


فرهنگ مفت‌خوانی دلیل استقبال کم مردم از مطبوعات است 


جشنواره پر خبر اصفهان، بی‌خبر برگزار شد 


اعتراض سبز روزنامه‌نگاران برگزیده اصفهانی 


تبلیغ اغتشاش‌گران در نمایشگاه مطبوعات اصفهان 


نمایشگاه و جشنواره مطبوعات اصفهان، سرد اما پر حاشیه 


جشنواره مطبوعات اصفهان با معرفی آثار برگزیده به کار خود پایان داد 


 

  • صدرا مجد

نظرات (۲۸)

سلام
سالی که نکوست از بهارش پیداست که بهار کامنتدونی وبلاگ تو وقتی آستمید باشه یعنی در اصل زمستونه. چون تا حالا نشده بود من اولین کامنتوبذارم....فک کنم
نامه ی کروبیو گفتی، هر چی به نونوای محله گفتم بهم نداد بخونم و من هنوز نخوندمش.
ولی اسم کروبیو آوردی یکی یه توضیحی در مورد تیتر پر سر و صدای پنجشنبه ی اعتماد ملی بده به ما روشن شیم: "مصباح یزدی: اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست"
جشنواره ی مطبوعاتم که ما اساسا ازش فارغیم ولی عجب حرف مزخرفی زده آقای باقرصاد!
این ماشین تفکیک زباله را که تو کوچه پس کوچه های اصفهان نشون دادن
بدجوری قلقلکم آمد کاسه و کوزه ام را جمع کنم و بیایم اصفهان که هم عموزاده خواهر زاده و.. داشته باشم و هم زباله هایی که مانده ته دلم را تفکیک کنم
وهم کمی خسیس که نه حسابگر باشم تا دوزار پولم را بگزارم روی هم
و هم کمی بروم قاتی فرهنگ مفت خوانی و تند خوانی!
هر دم از این باغ نامه ای می رسد،
اینجا عده ای لای نامه کروبی سبزی پر از گل می گزارند !!!
و به مشتری ها می گویند بر روی نامه تره خورد نکنید!
  • تاجر شیرازی
  • انتشار روزنامه در اصفهان بیشتر شبیه انتشار روزنامه در برره است
    به نظر می رسد یک هفته نامه قوی بهتر از روزنامه های بیخود هستند
    اصفهان زیبا تا زمانی که هفتگی چاپ می شد خواندنی بود اما بعد نه.....
    به نظر می رسد خلا یک سایت جامع بیشتر احساس می شود تا روزنامه/
    اصفهان پرتال و ایمنا تا حدودی کار مثبتی انجام می دهند اما کافی نیست...
    یک دوستی داشتم سال ها پیش اسم اش الناز بود. صدایش می کردیم الی. من که بار اول درباره ی الی را دیدم ذهنم رفت به سمت الناز.

    به لیست اخراجی پرست ها و خروس جنگی دوست ها چارچنگولی را هم اضافه کنید!
  • آب، خرد و روشنی
  • و اینک نامه ی "شیخ"...

    شاید این هم یکی از همان "جنجال سازی" هایی باشد که فرمودید ولی شاید هم دیگر واقعا خون شیخ به "جوش" آمده یا شاید هم "یخ" زده از "وحشت". وحشتی که از بی آبرویی و ننگ "تروریست" خوانده شدن ها و محکوم شدن هایی که این روزها زیاد اتفاق می افتد خیلی فراتر است و می شود فهمید که حاج مهدی دیگر اینبار پیه همه چیز را به تن مالیده. شاید دلش برای من نسوخته باشد ولی مطمئنم که این بار آچارفرانسه ی جامعه ی بشری مجبورش کرده بنویسد...

    و ج د ا ن...و ج د ا ن...و ج د ا ن...
    ----------------------------
    حاشا به غیرت این 5-6 نفر که لااقل نشان دادند "غیرت" و "عقاید" کسی را نمی شود به زور از او گرفت...
    ----------------------------
    ما که اصفهانی نیستیم ولی خوب می دانیم که اصفهانی ها چه با "اصفهان زیبا" و امثالش و چه بی آن ها "سرنوشت ها" را رقم می زنند و ای کاش که "عاقلانه" رقم بزنند...
    ----------------------------
    آستمید عزیز!
    ما که "شک" بنیان عقایدمان را لرزانده ولی از بعضی از این مدعیان دینداری بپرسید که ته دلشان قرص قرص است نه از من با آن وضعی که عرض کردم...
    ---------------------------
    نسیم گرامی!
    ما که کم کم داریم از سینما زده می شویم چون شده عین سیاست ما...
    ---------------------------
    پستی نوشته ام که اگر خوانده اید که فبها ولی اگر نخوانده اید و بروید برای خواندن می شود گفت که خواندش بد نیست...
    http://youngreaders.blogfa.com/post-68.aspx

    آره دقیقا همون آقای راستی مجری بودن!
    خیلی بیخود بودإ جشنواره رو عرض می کنم
    "پست‌هایی که تو بیشتر دوست‌شان داری مخاطب‌ات کم‌تر!"... این یعنی مسائل خیلی شخصی که دیگران از آن سر در نمی آورند و شاید هم حال کامنت گذاشتن را نداشته اند

    درباره الی... را دوست دارم...اصغر آقا را هم...دوبار این فیلمو دیدم...خیلی کیف می ده..تقلای آدما و البته واقعی و پست بودنشون...راستی یک توصیه از برادر کوچکترت..تیتراژ پایانی هم جز فیلم است که فکر کنم این آهنگ را که گفتی آنجا پیدا می کنی

    کار های شیخ هم دیگر از تحلیل کردن رد شده...تف سر بالا هم چیز خوبی است

    زیاد علاقه ای به روزنامه ندارم اگر بدم نیاید... (اینترنت را ترجیح می دهم که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن هست) ...جز مواردی است که آمار مطالعه ملت غیور باهوش تیزهوش (...و دیگر هندوانه های زیر بقل) را از 47 ثانیه دوره اصلاح به 3 دقیقه دوره اصول رهنمون ساخته است (که البته به این آمار درس خواندن فرزاندان و آیندگان ایران هم اضافه شده استLOL)
  • آب، خرد و روشنی
  • (این را یادم رفت بنویسم!)

    هیچ وقت از مجری ها و کلا تلویزیونی ها خوشم نیامده. با زبان بی زبانی - مثل بحث با یک بچه ی 5 ساله - بحث را از جایی شروع می کنند که دوست داری و به جایی ختم می کنند که دوست دارند. نمونه اش هم همین بحث های سر کابینه با حضور "اپوزیسیون"!
  • خبرنگارافتخاری نیویورک تایمز
  • خیلی جالب بود! حیف! من صبحش رفتم نمایشگاهو دیدم ولی گفتم اختتامیه که به درد نمی خوره امسال. نرفتم:(برم این لینکها را بخونم ببینم داستان از چه قراره! من فقط یک نفرشون را می شناسم. اصلن به‌ش نمی اومد اینقدر آدم باحالی باشه!:)
  • فرید صلواتی
  • ببین حق دارم به این دیدگاه برسم؟
  • میرزا قلی خان راپورتچی
  • 1- ابوغریب
    2- به این فرید صلواتی بوگو این طرفا نپلکد؛ نیمه پنهان خودشا داداشا آقاشا از کیهان میارم اینجا پهن میکنم بیفتد مثی ابطحی به هذیان گویی. بوگو ما این صدرا خوش تیپا از سری را نجسه یم که بیای/بییی هاپولی کونی بری.
    پاسخ:
    باشه!؟
    این فقط چند خط هاتون خیلی عالی اند مخصوصا اخریش وجالبه که تا حالا ندیدم کسی در مردشون نظری بنویسه
    یا حق
    posthaye dostdashtani ra ma yeki bishtar mikhanam ama inha harf baraye zadan kamtar darand ma khodam poste ghabliyetan ra chandbar khanadam ama dele ma ke khon ast khon engar inha ghasd karde and daste jami ma ra sakte bedahand
    mokhles
    ایول
    .
    H2S جدیدی در فضای عطرآگین مطبوعات اصفهان
    .
  • بیرون از حلقه!
  • سلام خداقوت برادر!
    خواندنی بود حیفم آمد زود زود بخوانم انشالله در فرصت مناسب از نظراتم بهرمندتان می کنم!!
    التماس دعا
    سلام
    من که اصلاً شرکت نکرده‌بودم! یعنی عرصه رو برا بقیه باز گذاشتم!
    1. به شدت به این جمله برنارد شاو اعتقاد دارم . چند وقت پیش میخواستم بذارمش تو وبلاگم ولی به خاطر یک موضوع شخصی برا جلوگیری از یک برداشت شخصی این کار و نکردم . ولی واقعا کولاک گفته و واقعا نباید با خوک کشتی گرفت...اینکه لذت میبره دردناکترین قسمت قضیه است.
    2. دست خودم نیست حرفهای شریعتی تو تاریک ترین قسمت ها هم که نوشته بشه میزنه به چشمم.
    یا حق
  • آب، خرد و روشنی
  • و اینک مایی که در ابتدای راهیم می خوانیم تان به سیاحت:

    "عقل، نهج البلاغه و نظریه های کذایی"
    http://youngreaders.blogfa.com/post-69.aspx

    امیدوارم ناراحت نشده باشید صدرا خان. یا علی.
    من کسی نیستم...دلم هم نمی خواهد کسی باشم...دنبالم هم نگرد(یافت می نشوم این روزها) دور و برت که فاصله مان یک 400 کیلومتری باید باشد...

    شاید امیرخانی و موضوعات دیگر شخصی نباشند ولی ممکن است احساست شخصی بوده باشد...

    زیاد حرف می زنم....تلاشم این است که حرف زیادی نباشد
    سلام
    اپیزود اول که هیچی! با فیلم جور نیستم.
    اپیزود دوم که فقط دعای عاقبت به خیری میکنم چون موندم ما دانسته با آرای خودمون این همه تف را انتخاب کردیم ؟ اصلا این یکی را هم بی خیال
    اپیزود سوم: همین ماه که ما عجله داریم چقدر دیر قبض موبایلها هنوز نیامده!
    یادم هست اگر اشتباه نکنم چهار باری که مطلب من در صفحه جوان اصفهان زیبا چاپ شده بود رفتم دکه ی سر میدان که روزنامه را بخرم و اخوی را فرستادم چهارراه بالایی ولی هیچ کدام نداشتندش. بعد هم که دیگر انگیزه ای برای خریدش نداشتم. مطبوعات اصفهان را هیچ وقت جدی نگرفته ام روزنامه های دیگر را ترجیح می دهم.
    H2S مرا یاد زمانی که برای خاکشناس شدن تلاش میکردم، انداخت.
    پاسخ:
    جدی جدی شوما نویسنده سرویس جوان بودین !!!؟؟؟
    اول هر 3 تا با هم بود. چند بار امتحان کردم ثبت نشد.
    پست قبلی را هم مثل خیلی از وبلاگها چند بار خوانده بودم. ولی نظری نداشتم.
    سلام.
    درباره الی ... که خیلی باحاله و به نظرم حالا حالا ها باید درباره اش حرف زد.
    درباره ایران معاصر هم دیگه خسته شدیم بس که گفتیم و شنیدیم. به شاعر گفتنی: هیچ چیز به اندازه دری که بتوان از آن گریخت دردی از ما دوا نمی کند.
    یاحق.
    مدرنیته تمدنی ضد دین!!
    اقا ما از اصغر فرهادی بخوایم تکلیف الی رو مشخص کنه شما اپ میکنید؟
    جدی جدی که نه
    میشه گفت جدی شوخی

    4 تا مطلب که جدی جدی نمیشه!
    شماره 5 نشریه فرصت رو از سوپری محل گرفتم.
    مال سده است.
    توش از جشنواره نوشته بود.
    یه جاییش هم که از مشاهیر سده صحبت کرده بود گفته بود اصغر فرهادی مال سده است.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی