دهکده شخصی

رسانه نوشت‌های فرشاد

دهکده شخصی

رسانه نوشت‌های فرشاد

کلمات کلیدی
پیوندها

ای امید جان بیداران

جمعه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۸، ۱۱:۱۷ ب.ظ

چند سالی می‌شد، فکر کنم حداقل ۴،۳سال
سال‌هایی که پس از نوروزش، اردیبهشت دیگر رنگ تابستان گرفته بود
خرداد که جای خود دارد، چسبیده‌است بدان و حرجی نیستش
اما این اردی‌بهشت
هیچ نشانی‌نداشت از بهشت
چنان گرم و سوزان که همه می‌گفتند خدا به داد رسد تابستان
اما امسال، تقریبا تمام این بیست روز گذشته از آن
یا ابر بوده است یا باد
گاهی آفتاب و لحظه‌ای تگرگ
یا طوفان یا رگبار
و چه‌قدر زیباست این صدای نم‌نم باران بهاری
تند، گذرا و شاداب
غیرقابل پیش‌بینی

رنگ این شب‌‌های وحشت را تواند شست آیا از دل یاران ؟

هر زمانی که فرو می‌بارد از حد بیش
ریشه در من می‌دواند پرسشی پی‌گیر با تشویش

رنگ این شب‌‌های وحشت را
تواند شست آیا از دل یاران ؟

چشم‌ها و چشمه‌ها خشکند
روشنی‌ها محو در تاریکی دل‌تنگ
هم‌چنان که نام‌ها در ننگ
هرچه پیرامون ما غرق تباهی شد

آه باران!
ای امیدجان بیداران
بر پلیدی‌‌ها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم
آیا چیره خواهی شد ، چیره خواهی شد؟

 

 شعر از فریدون مشیری با نوای محمدرضا شجریان از اینجا بشنوید

 

  • صدرا مجد

نظرات (۱۷)

فقط باید گفت خدا را شکر. خدا را شکر. خدا را شکر. رحمش امد


مگه اصفهان شما هم بارون میاد؟!
به به بارون، به به کپی لفت به به طبع زیبای شوما....
همان روزهای اول سال، کارت پستالی با این متن برای عزیزی فرستادم؛
دیدم بد نیست برای این پست تو بنویسم:
.............................................
شاید امسال سال باران باشد،
سال آفتاب،
سال رسیدن،
سال هدیه‌های خوب خدا..
.
اصلاً شاید امسال سال شاید نباشد.

امسال سال باران است؛ که لطف او مدام جاری است..
امسال، سال آفتاب است؛ تا هماره چنگ بر رشته‌های نور زنیم..
سال رسیدن است؛ که آغاز، ادامه و پایان را ه ما معلوم..
سال هدیه‌های خوب خدا؛
تا باور کنیم خدایمان بسیار بسیار بسیار... دوستنمان دارد..
.
یا علی.



شعر خوبی بود.
خدا رحمتش کنه
اردیبهشت خیلی باحاله .همینجوری دوسش دارم .تازه این جوری من کلی مسافرت که توی تابستون نمی تونم برم،میرم!خدایا ما راضی هستیم شما هم!!
یت علی مدد
ما بیشتر!! خیلی وقت بود که بهار را لمس نمی کردیم
از چهار فصلش فقط به ما "زمستو ن و تابستون" اهداء شده بود!
خدای ما هم خوب می دانست که با الگوی مصرف و بی الگوی مصرف
این مردم ساده، هستند که زجرش را می کشند!!
حضرات را چه باک!
خدای ما خدای مهربانی ست.


شاید جاوایی دیگه "باران" بیاد ولی اصفانی ما بر خلافی جاوایی دیگه "بارون"میاد
به به چه بارونا خبی
آاااه باااااراااان!


پاسخ:
آیا چیره خواهد شد بر پلیدی‌‌ها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم ؟
بس گوارا بود باران
به چه زیبا بود باران
می شنیدم اندراین گوهرفشانی
رازهای جاودانی، پندهای آسمانی...
یا حق
تواند شست...
من اینجا بس دل ام تنگ است و هر سازی که می بینم بدآهنگ است...
البت جز صدای ساز بارون...
می نویسیم ان شاالله.
مرد حسابی اون جریان "هفتمین یا نه پس چندمین؟!" رو ادامه بده. آخه الان وقت احساسات در کردنه وقتی دشمن داره تیر در می کنه؟؟؟....!!!!.....در مورد بارون هم می خوای بنویسی باید بنویسی مثلا " چه کنیم باران برگه های رای را خیس نکند؟"....
البته بعد از انتخابات آزادی....
الحمد لله! واقعا این روزها هر وقت بارون میاد از ته دل این جمله رو می گم. الحمد لله! کاشکی دل منم با یه بارون حسابی خیس خیس می شد...
خدا را شکر
زیر باران باید ماند پشت به آفتاب باید رفت
این اولین شعریه که گفتم میتونید بقیشو در وبلاگمون بخونید
با تشکر
سلام
آره. اردی بهشت امسال واقعا دل چسب است. واقعا جان می دهد برای سفر...
یا علی مددی
شب شعر ولایی دارالولایه

یاد بود طلبه بسیجی شاعر و مداح اهل بیت (علیهم السلام)، زنده یاد میثم کامیابی فرد فرد

با حضور استاد محمد علی مجاهدی(پروانه) و سید حمید رضا برقعی

پنج شنبه 31 اردیبهشت ماه ساعت 21

میدان امام، مسجد شیخ لطف الله
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی