حاشیهنگاری بر سفر رئیسجمهور به اصفهان (2)
● راههای بسته
پیاده مثل همیشه کوچه پس کوچههای نشاط و پشت میدان را طی میکردم، کوچهها بنظر خیلی خلوت بودند برعکس هروقتی که راهپیمایی یا برنامهای ویژه در میدان بود، براحتی نه اما میشد جای پارک پیدا کرد، آدمها هم خیلی کم بودند!
کم کم داشت شکم بر میداشت، یا من خیلی زود آمده بودم یا خیلی دیر یا هیچکس نیامده یا برنامه بهم خورده - این آخری میتوانست از آخرین تصمیمات عجیب باشد!-
تقریبا به بازارچه نزدیک شده بودم که شک دوم تقویت شد جمعیت داشت برمیگشت! یعنی برنامه تموم شده یا اینقدر جمعیت آمده که دیگر جا نیست!!!
اخبار ساعت دو نمایی از میدان را نشان داده بود و میدانستم جایگاه جلوی مسجد شاه است و طبیعتا از اولین ورودی بازارچه راهی نباید باشد اما ورودی دوم – قبل از مسجد شیخلطفا.. – هم بسته بود و همچنین نیمه دیگر بازارچه هم نمیشد رفت!
عملا تمام ورودیهای میدان غیر خیابان حافظ بسته شده بود و دردسر مردم چندبرابر.
هیچ کسی هم ابتدای راهها نبود که بگوید ای اصفهانی! شک بیخود نکن راه بسته است!

● آب گوارای 100درجه در بیابان طفدیده
حالا من بودم و دو راه در پیش، خیابان حافظ یا دورزدن میدان و وارد شدن از خیابان سپه؛ که طبیعتا هر عقل سلیمی متوجه میشد که اولی مناسبتر است. در حال طیکردن کوچههای منتهی به حافظ بروش سعیوخطا در اون گرمای طاقتفرسا ، موبایلم بصدا در میآید و دعوت میشوم به جایگاه ویژه ! این خبر مثل آبی بود در یک بیابان گرم و طفدیده اما حالا باید رفت خیابان استانداری، پشتمطبخ ! اینجاست که میفهمی دمای آب رسیده بالای 100درجه است! علاوه بر آن به این نکته پی میبری که همیشه عقل سلیم تصمیم درست نمیگیرد!!!

● ورود از درب پشتی
طیکردن کوچه پس کوچههای پشت مسجد گرچه اینبار سعیوخطا ندارد – به لطف آقا رضوان که بارها از کوچه تاریکی و ... با او برگشتهایم – اما این اشتباه محاسباتی را داشت که محل ورود رئیسجمهور دقیقاً، در پشت مسجد بود و هم ملت میدانستند و هم نیروهای انتظامی. همون لحظهای که داشتیم چکوچونه میزدیم با یه سرباز وظیفه چنان جمعیتی یک ماشین را احاطه کرد که فهمیدیم بــلــــه! رئیسجمهور وارد میشود، البته اگر بگذارند.

● جایگاه به اصطلاح ویژه {تیتر به سبک کیهان!}
دوستم را سر خیابان پشتمطبخ پیدا کردم و رفتیم به سمت ورودی جایگاه ویژه! اسم جایگاه ویژه را آدم که می شنود یاد VIP و اون جایگاهی که برای مهمانان خاص تعبیه شده است میافتد اما اگر در این دیدارهای مردمی جایگاه ویژه رفته باشید متوجه میشود که ویژه یعنی چه!
یک از ورودیهای میدان حدوداً 3متر را با داربست بسته بودند یک دهنه ورودی بود به عرض 62سانتیمتر که برفراز این دهنه یک آدم هیکل گنده ایستاده اونهم با کتوشلوار! جمعیت با کارت و بیکارت جلوی ورودی همهمه میکنند.
صدای اون بنده خدا بالا میره " یه لحظه هول ندید! اوی با توام! بابا توروخدا هول ندین! یه جانبازه یکم صبر کنید. باید ویلچرش هم رد بشه ... " و ما که مثلا کارت داریم در میان جمعیت جلو و عقب میرویم برای ورود به جایگاه ویژه!
صدایی داد میزند " راه را واز کنید، برید کنار، حاجآقا بفرمایید .... " و عزیز دل برادر، عضو فعال کمسیون فرهنگی، مامور تذکرات به اردوهای دانشجویی در مجلس قصد ورود دارند، در این هیروگیر من هم از زیر میلهها رد شدم و به سربازی که گیرداده بود کارت را نشون دادم و ما وارد جایگاه ویژه شدیم!!!

ادامه دارد ...
- ۸۶/۰۳/۱۰

1- زیارت قبول
2- یه اتیش بازی تمام عیار به مناسبت 3 تیر روز پیروزی ملت بر اصحاب زر و زور و تزویر و رسانه را داریم تدارک میبینیم البته از نوع وبلاگیش
گوش به زنگ باش