ناصرخسرو ِ اخلاق کجاست؟
خوب، بعید هم نیست؛ توقع بیجاییست
انتظار از مردمانی که بزرگان و نخبگانشان از ادب و اخلاق سرشان نمیشود
پرزیدنت۲۴میلیونی هر روز دوست دارد یکی را بکوبد، چه قبل انتخابات چه بعدش، چه در دولتش، چه در دولتهای گذشته؛ تبعات بیعقلی دوقطبیکردن انتخاباتش حالاحالاها دامن ما و جامعهمان را رها نخواهد کرد
هرچند عدهای بخواهند بگویند انقلاب دیگری بود و حماسه و نقطه عطف در انقلاب!
اما ما انقلاب نکردیم که به اخلاق پشتپا بزنیم
کاندیدای متوهم شکستخورده که از روز اول با شعار اخلاقمداری آمد حتی همان قبل انتخابات هم نتوانست خودش را کنترل کند و وقتی حریف را جایی نمیدید و میدان را یک طرفه، زباناش باز میشد به ادبسرایی!
طبیعتا بعید هم نبود از طرفداراناش که برای مرگ دولتمردی که البته دروغگو هم بود چنان شادمانی کنند که البته این بهترین نمایهی از اخلاقشان بود
از طرفداران پیروز که شیرینی بردشان با توهم شمالشهرنشینان پایتخت به سخره گرفتهشد و ششماه تمام، تمام اهانتها به مقدساتشان را تحمل کردند حالا هم بعید نیست که به کمتر از مرگ طرف مقابل راضی باشند از همینروست که وسط روضه امام حسین(ع) بنام افزایش بصیرت، سران فتنه، چه شیخ و چه سید را نفرین میکنند!
حالا هم رئیس فدارسیونای که تمام افتخارش مدیریت تکروآنهاش در فدراسیون است در غیاب حریف در یکی از پربیندهترین برنامههای سیما، بتازد و انگ شهوت قدرت بزند به طرفش و آخرش بگوید: « ا ِ یه بار اسمشان را آوردم، معذرت میخواهم! »
جالب اینجاست که مجری عادلست و بینندگان که سالهاست نگذاشتهایم اظهارنظر ساده بکنند، بیتوجه به استدلالها، برای به رخکشیدن همبستگیشان، گویا که فرصت مسخرهبازی دیگری نصیبشان شده، گزینه آخر را انتخاب میکنند!
بعدش هم مینشینند و لذت میبرند که مرد متدینی که نظاماش را دوستدارد و یکی از سه افتخارش، گرفتن مدال لیاقتست از خاتمی، جبهه را مهیا دیده و میتازد و میگوید و میگوید...
آخر دقیقا همین ۷ماه پیش بود که در مناظرهای، اول شخص اجرایی مملکت، بسان راننده تاکسیها، حرفهای درگوشی را علنی جار میزد و بعدش طرفاش حتی فرصت پیدا نکرد از خودش و خانوادهاش دفاع کند
تهمت و غیبت و اخلاق و ادب و همه کشکاند در سیاستی که عین دیانت ماست!
کسی میداند ناصرخسرو که همه چیز یافت میشود، این متاع هم هست یا نه؟
اصلا ناصرخسرو ِ اخلاق کجاست؟
قیمتاش مهم نیست، اصلا یافت میشود؟
● پینوشت:
میخواستم از بیانیه ۱۷م بگویم
از حرفهایی که رویش نمیشود بزند از ترس اینکه اطرافاش خالی شود
از متهمکردن همه به اشتباه و بیتقصیری خود
از باور نکردن رفتارهای بعضی که پشت سر او هرکار بخواهند میکنند و هرچه بخواهند میگویند
از اینکه تازه آقایان فهمیدهاند، مملکت آرامش میخواهد و دولت در شرایطی میتواند کار کند و بهانه نیاورد که آرامش باشد
از برادر دکتری که هنوز در سرزمین عجایب سیر میکند!
از ۵منورالفکری که خواستههای حداقلی جنبش را طرح کردهاند!
از چشمهایی که ۹دی بسته بودند
از بیوفاییها
اما همهجا پر بود از اینها
ولی هیچکس دغدغه فردای بیاخلاق ما را ندارد گویا
- ۸۸/۱۰/۱۵
توهم شمال شهرنشینان پایتخت!!! فکر کردی همین ها فقط حالا متوهمند...اگر این طور است باور کن شما هم با همه درایتتان درگیر توهمید...انقلاب ما نه انقلاب پولدارها بود نه فقیرها...انقلاب آنهایی بود که سال هاست فراموش شده اند همان قشر متوسط که همه چیز این مملکت بدستش می چرخد...انقلاب پدران من و تو
توهین به مقدسات !!! که برای همیشه محکوم است البته...اما دفاع از آن را به میتینگ سیاسی و مرگ بر فلانی تبدیل می کنند...خوشا به حالمان مردمی داریم که درگوش مرگ بر گو ها خواندند اینجا جایش نیست....(بگذریم از مردی که از دهنش در رفت مرگ بر طرفدار داس و چکش !!! در رسانه ملی)
و چقدر با وجود اینکه سخت است باید تایید کنم این آخری را:
"تهمت و غیبت و اخلاق و ادب و همه کشکاند در سیاستی که عین دیانت ماست!"
و چقدر امید داری به فردا و اخلاق ما....مردمی که عادت کرده اند وقتی کسی حقشان را از جیبشان بیرون کشید به جای گرفتن حق جیب بغل دستی را خالی کنند خیلی مدت است اخلاق را دور ریخته اند...مسخره شوی چون نمی خواهی مثل شان باشی..می شوی ساده لوح...
قشنگ نوشتی