وقتی تقویم را نگاه میکنی و میبینی که نیمهی سال هم رد شد و هنوز خبری نیست که نیست وقتی میبینی یکهفتهیست پست نگذاشتهای و همیشه پستهایی که تو بیشتر دوستشان داری مخاطبات کمتر! مینشینی و اپیزودهای نیمه سالانهات را میچسبانی بههم تا سه رویدادی که فکر میکنی ارزش حرف زدن و خواندن دارد را با مخاطبت تقسیم کنی.
● ● ●
●
به لطف و همقدمی دوستان، بالاخره در سهشنبه شبی باپرداخت نیمی از بها، توانستیم آخرین ساخته اصغر فرهادی، « درباره الی... » را ببینیم.
چندی پیش بود که میخواستم در مورد دروغ بنویسم، به سبب لقبپراکنی دوستان netی و هوادارن کاندیدای اخلاقمدار ننوشتم و حالاهم که بعد از شنیدن یک دروغ سادهی گلیفراهانی که تمام نگاه و زندگی صابر ابر را تغییر داد، باید بنویسم بازهم نمینویسم.
فارغ از تمام نکات مثبت فیلم که استقبال مردم اخراجیهاپرست و خروسجنگیدوست را تاحدودی به همراه داشت، دو ویژگیاش چشم من بیننده را گرفت:
یکی موسیقی نداشته فیلم، من از اول تا آخر فیلم اصلا حواسم نبود که پس این trackی که دانلود کردم و titleش نوشته بود «موسیقی فیلم درباره الی... ساخته Andrea Bauer» کوش پس! کمبودی که اصلا احساس نشد و البته چه موسیقی قشنگی هم بود.
و دوم توزیع بازیگری روی تمام بازیگران بود، زمان فیلم و داستاناش بخوبی بین این ۸بازیگر اصلی تقسیم شده بود گرچه کمی بالا و پایین داشت اما براحتی میشد گفت که بازیگر نقش اول نداشت و بهنظر من این یک حُسن بود و مسلما برای کارگردان، درآوردناش بسیار سخت.
اما مشکل آنجاست که ما آخرش نفهمیدیم، الی کی بود؟ الهه، الناز، الهام، ...
● ● ●
●
اگر از نانوایی محلتان هم بپرسید حتما نامه کروبی به حضرت آیتا... را خوانده است؛ نامهای که تا دوهفته پیش، دو نسخه داشت، یکی در دست شیخ و دیگری در کشوی رئیس خبرگان و حالا هزاران و شاید میلیونها نسخه.
محتوایش نه قابل تحلیل است نه قابل دفاع ونه حتی دلیلی برای اثباتش احتیاج است. نتیجه و ماحصلش یکچیز بیش نیست و آن اینکه باید بعد از سیسال به حال این نظام گریست، در هر صورت که باشد.
میخواهد حرفها و ادعاهای شیخ درست باشد یا نباشد، هیچ لزومی به اثبات نیست، آنچه باید میشد، شده است؛ ایران وضعیتاش از گوانتانامو و ابوقریب بدتر نباشد بهتر نیست؛ حالا میخواهد ایران اسلامی باشد و آمریکا جنایتکار و شیطان بزرگ!
در هرصورت باید به حال این نظام گریست که یا چنین اتفاقاتی در زندانهایش حتی با مخالفین، معاندین و کودتاگران مخملیاش صورت گرفته یا اینکه چنین شیخی چندین سال رئیسمجلس اسلامیاش بوده است و صلاحیتاش توسط نگهبانان قانون اساسی تائید شده است.
قضیه تف سربالا را شنیدهاید که ؟
●
چهارمین جشنواره مطبوعات اصفهان درحالی برگزار شد که حاشیههای فراوانی داشت؛ هرچه خودمان را کنار بکشیم و پیامکهای تبریک ۱۷مرداد را با فحشی reply کنیم اما بازهم نمیشود ساده از کنار رویدادهای ژورنالیستی این شهر تاریخی،فرهنگی،هنری،مذهبی به سادگی گذشت!
جشنواره که دوره اول تا دومش چندین سال طول کشید و عملا فراموش شده بود، باشروع دوبارهاش شوری بین مطبوعاتیهای اصفهان ایجاد کرد که درگام چهارم به سبب مشکلات مالی بین مدیریت بخش فرهنگ استان و شرکت نمایشگاههای بینالمللی، زمان جشنواره از اردیبهشتماه به وقت نامعلومی افتاد تا بالاخره در نیمه مرداد سریع سروته قضیه جمع شود.
اما غیر حاشیههای کوچک این دوره که شامل عدم حضور «اصفهان زیبا» روزنامه ارگان شهرداری اصفهان در جشنواره به سبب مشکلات شهرداری و ارشاد، حذف بخش جذاب غیرحرفهایها، استقبال بینظیر سرد مردم از نمایشگاه و همزمانی نمایشگاه صنعت پلاستیک و رنگ با آن بود؛ حاشیههای اختتامیه و حرفهای دبیر جشنواره جالبتر مینمود.
« نصرت باقرصاد » در اظهارات جالب و تأملبرانگیزی در مصاحبه با خبرگزاری موج، علت استقبال کم مردم اصفهان از مطبوعات را عادتکردن به « فرهنگ مفتخوانی » دانست!
جالب وقتیست که بدانید ایشان «رئیس اداره مطبوعات و تبلیغات ادارهکل فرهنگ و ارشاد اصفهان» هستند و مسلما بهتر از همه میدانند که علت روی نیاوردن مردم به مطبوعات محلی این شهر، پاچهخواری و عدم صراحت است که این بغیر کیفیت پایین چاپ، صفحهآراییهای نامناسب، گزارشات بیجا، تیترهای فرمایشی، نگفتن حرفهای گفتنی و عدم انعکاس درددلهای مردم است.
واما حاشیه اختتامیه چهارمین دوره، پررنگتر بود به سبب استفاده از المانهای سبز و انگشت ویکتوری در هنگام دریافت جایزه توسط چند خبرنگار اصفهانی: فاطمه حاتمی، نفیسه قانیان، علیرضا روحانی، ایمان حجتی، مهسا جزینی و احسان مرادی درحضور مدیرکل ارشاد اصفهان و رئیس دیوان محاسبات کشور و البته ابراهیمخان شمشیری {مدیرکل امور رسانههای وزارتخانه} و تکهانداختن مجری حاضرجواب مراسم {که اگر طبق سنت سالهای پیش باشد، باید حمید راستی بوده باشد} هم فضا را چندان بیتاثیر نگذاشت که : هر امامزاده، واجبالتعظیم نیست!
باید منتظر H2S جدیدی در فضای عطرآگین مطبوعات اصفهان باشیم خاصه که خبرهایی مبنی بر عکسبرداری افرادی در آخرین ساعات نمایشگاه از خانمهای داخل سالن و مسلما متعاقبش خطبهای و یالثاراتی و ...
{اسامی خبرنگاران به نقل از رسانههای غیررسمیست وگرنه در خبر سایت برگزارکننده جشنواره حتی اسامی برگزیدگان را نمیتوانی پیداکنی وفقط عنوان نشریهشان آورده شده است !!!}
● ● ● ● ● ●
فرهنگ مفتخوانی دلیل استقبال کم مردم از مطبوعات است
جشنواره پر خبر اصفهان، بیخبر برگزار شد
اعتراض سبز روزنامهنگاران برگزیده اصفهانی
تبلیغ اغتشاشگران در نمایشگاه مطبوعات اصفهان
نمایشگاه و جشنواره مطبوعات اصفهان، سرد اما پر حاشیه
جشنواره مطبوعات اصفهان با معرفی آثار برگزیده به کار خود پایان داد
- ۲۸ نظر
- ۲۳ مرداد ۸۸ ، ۲۲:۰۶