دهکده شخصی

رسانه نوشت‌های فرشاد

دهکده شخصی

رسانه نوشت‌های فرشاد

کلمات کلیدی
پیوندها

درددل‌های یک ابراهیم

شنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۰، ۱۰:۰۰ ق.ظ

ابراهیم حاتمی‌کیا - عکس از حسین موسوی‌فراز

 
یتیم حوزه فرهنگی هستیم
کسی را نداریم که به او اقتدا کنیم
و بگوییم او می‌ایستد به پای ما
هیچ کس نیست
می‌گذارند هرکس
با هر ادبیاتی
و بی‌ادبی
و بی‌اخلاقی
 هرچه می‌خواهد
 بگوید و حمله کند
.
.
.
.
درددل‌های ابراهیم حاتمی‌کیا
برنامه راز
شبکه۴
۵شنبه
۱۱فروردین
هزار و سی‌صد و
نود

   

  • صدرا مجد

نظرات (۹)

حاتمی کیا خیلی وقت ها رسانه ی ذهنم بوده حرفهایی که گاهی شجاعت بیانش را نداشتم او به شکلی گفته
خیلی مهم است که آدم وارد عرصه ای شود ولی آلوده اش نشود.
خیلی فرق است بین فیلمی که بعد از خروج از سینما به خودت بگویی"اشکال نداره به یک بار دیدن می ارزید" و فیلمی که بعد از 6 بار دیدن آن از صفحه شیشه ای کامپیوترت در یک روز، روز بعد دلت دوباره هوای آژانس را کند
...
ما در کدام حوزه یتیم نیستیم؟! کلا مملکت یتیمی هستیم! کاش فقط یتیمی بود مملکت ما فلج است مریض است رو به قبله است!

واقعا در مملکت ما مفهومی به نام ( معماری ) وجود داره؟! بافت سنتی؟!
یه زمانی کرمان و اصفهان و یزد و شیراز و تهران و ری و ورامین و... هرکدام بر اساس بافت معماری سنتی ویژه خودشان، هویت داشتند! الان به کجای معماری این مملکت می شه افتخار کرد؟!

شهرسازی و معماری صورت ظاهری فرهنگ است... فرهنگ، در معماری و شهرسازی تجسم بیرونی پیدا می کنه...

مملکتی که روحانیون خودشون رو در حاکمیت بر مردم برتر بدونند و حق حاکمیت برای سرنوشت مردم برای خودشون قائل باشند، آخرش می شه اینکه هر فرد متخصصی باید از فیلترینگ روحانیت بگذره و اگر تایید نشد کنار زده بشه...
نتیجه می شه اینکه صدا و سیمایی که باید دست تحصیلکرده های هنر و چند شاخه از علوم انسانی اداره بشه سرتاسر زیر نظر مدیرانی می رود که یا علوم سیاسی خوندند یا الهیات یا علوم اجتماعی! یعد خب معلومه از تو این صدا و سبما چی در میاد بیرون دیگه!

کلا تمام این حرفها هم بیهوده است سالهاست در روی همین پاشنه چرخیده و می چرخه تا روزی که شاید ماها و نسل بعد از ما هم نباشه اما بالاخره این در و پاشنه چارچوبش از جا در می آیند!
یتیم حوزه فرهنگی هستیم
کسی را نداریم که به او اقتدا کنیم
و بگوییم او می‌ایستد به پای ما
هیچ کس نیست
می‌گذارند هرکس
با هر ادبیاتی
و بی‌ادبی
و بی‌اخلاقی
هرچه می‌خواهد
بگوید و حمله کند
.
.
.
.
اینجا ایران است
جمهوری اسلامی ایران
نمی دونم چرا ولی انگار این بخشی از انسان بودن است که بعد از تعریف شنیدن و نماد شدن و ... جو می گیرد آدم را و بعدش دیگه خدا فقطباید به داد برسد .
نمیدونم چرا به ندرت از این ابراهیم شما خوشم آمده است . شاید چون سنم به دوران عاشقی ابراهیم قد نمی دهد و بیشتر دست پخت های اخیرترش را دیده ام و فهمیده ام و لذت که نبرده ام هیچ میهمان تاسف و حسرت و خاطرات عشاق سینه چاکش بوده ام .
حاتمی کیای برج مینو و آژانس ، ابراهیم دوست داشتنی بود ، حاتمی کیای سریال های عجیب و فیلم های نچسب خیلی از اون کسی که شما عاشقشید دور است
آقای امین من بچه ی انقلابم بهتر بگم بچه ی جنگم و با فیلم های حاتمی کیا بزرگ شده ام.
حاتمی کیا رو اگر تو آژانس شیشه ای و از کرخه تا راین دیده بودی و فهمیده بودی حالا هم می فهمیدی و تحسینش می کردی. اما اگر الان اونو نمی پسندی اون موقع هم اگر می دیدی احتمالا جزو کسانی بودی که هزار و یک ایراد جورواجور به کاراش می گرفتی.
حاتمی کیا را یک "مـــــــــــــــن"ِ بزرگ دیدم!
این برنامه هرچه نداشت ، تعداد "اول شخص های مفرد" ایشون رو به چشم همه آورد
معتقدم حاتمی کیا با فیلم حاتمی کیا فرق می کند
محتوای حرفهای جلوی دوربینش با پشت دوربین با هم نمی خواند.
اتفاقا او هم جزو همانهایی است که امید به بیننده نمی دهند اما در مصاحبه ها از ناامید کننده ها انتقاد می کند....
سلام
راجع به حاتمی کیا هیچ تحلیلی ندارم.
یعنی به ابراهیم که می رسم مخم تعطیل میشه.
فقط می تونم بگم:
دوستش دارم زیاد.
عجب حرفایی زد واقعا. انگار حرف دل آدم را می زد. چه با شجاعتم هست.

می گفت فیلمش ربط داره یه جورایی نیامده هنوز خب.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی