زندهرود ، شبکه استانی و مابقیقضایا
این مصاحبه را دقیقاً 9ماه پیش انجام دادم، برای ویژهنامه نوروزی روزنامه وزین اصفهان زیبا؛ جمعه این هفته که توفیق دیدار شبکه گهربار استانیمان را داشتم، باز بیادش افتادم که مطمئنم هنوز حرفهایی دارد خواندنی.
برنامه « زندهرود » باتوجه به مخاطبان بسیارش (میشود گفت یکی از 3برنامه پربیننده شبکه اصفهان) بیشتر از تابستان امسال دوام نیاورد. اینقدر پشت سر برنامه حرف بود که مدیرکل محترم، ترجیح داد چند صباحی زندهرود را تعطیل کند.
قرار بود دوره جدیدش با اجرای فرزاد حسنی آغاز شود که با آن اتفاقات عجیب و غریب کولهپشتی4 همه چیز لغو شد تا سه-چهار هفته پیش که برنامه پاییزی رضا رشیدپور در شبکه تهران با نام «مثلث» پس از یکشب پخش، کمی تا قسمتی توقیف شد و جناب مجری بیکار؛ « زندهرود » جدید آماده پخش شد با همان مجری و همان روال و همان حرفهای پشت سرش.
و البته این اتفاق باتوجه به نوع مدیریت خاص شبکه استانی ما عجیب نبود. تعویض ریاست سازمان اصفهان که همراه با مراسم تودیع و اهدا چندین سکه و ... بود بلافاصله در عرض چند هفته توسط مقامات پرنفوذ شهر وتو شد و طبعاً در شبکهای که اینقدر رئیسش ساده میرود و بازمیگردد، اجرای مجدد یک برنامه پرحاشیه، با حرف و حدیثهای فراوان با همان رویکرد و روش، چیز خاصی نیست.
اینقدر حرف در باب این شبکه استانی محبوبمان دارم که نمیدانم چگونه بگویم،
رسالت گمشده شبکههای استانی، بودجههای ناچیز استانی، مدیریت بدهبستان در سازمان، خبررسانی چکهای و سلیقهای و کند، مخاطبمحوری صرف، الگوسازی اشتباه صداوسیمای کل برای ما جوانان و ...
شاید این فتح بابی باشد برای حرفهایی که بازهم روی خطوط قرمز نانوشته و دوستنداشتنی وبلاگیست. تا خدا چه خواهد و بندگانش چه گذارند پیش آید!
●●●
●●●
گپی خودمانی با مدیر تهیه برنامه « زندهرود »
« مخاطب محوری طوری نیست »
جمعه ها صبح که تمام شبکه های استانی را مرور کنید یا مشغول رله شبکه خبر هستند یا شبکه قرآن ویا کوثر؛ بجز دوشبکه استانی یکی تهران و دیگری شبکه وزین اصفهان. قبل از سال 75 که شبکه استانی اصفهان راه بیافتد جمعه ها صبح تنها زمانی بود که روی شبکه یک برنامه ای پخش می شد که متعلق به اصفهان بود و حالا در آستانه سال 86 بغیر از اینکه ما اصفهانی ها مانند 18استان دیگر شبکه مستقل داریم جمعه ها صبح هم برنامه ای می بینیم بنام “زندهرود” که بنابر روایات 80% بیننده دارد. “زندهرود” مخالفان و موافقان بسیاری دارد؛ موافقان طرفداران بازیگران و هنرمندان اکثرا تهرانید و مخالفان طرفداران برنامه های بومی. همیشه این سوال مطرح بوده که چرا در “زندهرود” باید شاهد مجری تهرانی باشیم؟ چرا باید مهمانان و هنرمندان مدعو تهرانی باشند؟و چراهای بسیار دیگر. سوالاتی که ما رفتیم و از مدیر تهیه “زندهرود” محمد علی طالقانی که اتفاقا مدیر تامین برنامه صداوسیمای اصفهان هم هست بپریسم و ای کاش این دکمه STOP واکمن وجود نداشت تا شما مصاحبه ای جذابتر با خبرهای و نگفته های جالب می خواندید!
می شود در ابتدا نظرتان را در مورد اهداف شبکه استانی بفرمایید.؟
● خوب شما منظورتان از این سوال مسلماً این است که بفرمایید برنامه زندهرود چقدر از این اهداف را برآورده کرده و جنبه استانی را بر کشوری ترجیح داده است دیگر بله؟
خوب مسلماً به این سؤال هم خواهیم رسید. شما بفرمایید اهداف شبکه استانی چیهستند تا خوانندگان ما چه برای برنامه زندهرود و چه بقیه برنامههای شبکه 5 زاویه دید مناسب داشته باشند.
● این سؤال جواب مشخصی دارد شبکه استانی باید به مسائل بومی و منطقهای استان بپردازد. ما میگوییم زندهرود به این مسایل پرداخته و اگر هم اندکی نپرداخته چرا؟ خوب ما برنامههای تلویزیونی را به 4 دسته تقسیم میکنیم، ما که نه از تهران این طبقهبندی مشخص میشود :
طبقه الف به فیلمهای سینمایی و سریالهای پرهزینه اطلاق میشود مثل امام علی یا انیمیشن
طبقه ب سریالها و برنامه هایی که مثل طبقه الف پرهزینه نیستند مثل مستند یا سریال های معمولی
طبقه ج برنامه هایی که بیش از 6 آیتم دارند، مستند گزارشی هستند، مثلاً همین زندهرود کارشناس/مجری/مهمان/فیلم/گزارش/...
طبقه د برنامههای ساده مثل سخنرانی
تهران می آید و این طبقهبندی را برای هر شبکه استانی مشخص میکند و میگوید که چه تعداد ساعت برنامهای باید یک شبکه استانی تهیه کند و یا پخش کند. مجموع تهیه اینها 1400 ساعت تعهدات اصفهان است که باید برنامهها با قالب بومی ساخته شود در کنار اینها برنامههای دیگری هم پخش میشود و البته برنامههای غیربومی هم تهیه میشود. یعنی این طبقهبندی و وظیفه بومیسازی محدود کننده برای ساخت برنامههای غیربومی نیست مثلا در سال گذشته ما یک فیلم بلند در مورد فلسطین ساختیم یا یک اکیپ کامل به لبنان رفت و یک برنامه ساخت.
آقای آتش زمزم که ما خودمان باایشان در صفحه جوان مصاحبه کردیم؟
● بله
هزینههایش از خارج استان تأمین میشود؟
● نه لزوماً، مثلاً این برنامه مستند را ما خودمان ساختیم بعد شبکه 3 آمد و حق پخش را از ما خرید،یا مثلاً بعضی از مراکز در مورد بوسنی فیلم ساختهاند. میخواهم بگویم ما اگر پایمان را از استان آن طرفتر گذاشتیم تخلفی انجام ندادهایم.
خیلی خوب، در راستای این طبقهبندی که فرمودید اهداف زندهرود چی بوده است؟
● زندهرود ادامه یک روند چندین ساله است. از ابتدابرنامههای جمعهها با "برگ هفتم" آغاز شد که در این برنامه گلچین برنامههای هفته پخش میشد؛ بعد از آن قرار شد یک سری برنامههای تأمین مثل سیرک و ... در کنار برنامههای تولیدی پخش شود تا اینکه اوایل سال 82 برنامهای به نام "آفتابگردان" آغاز به کار کرد.
این برنامه یک سیر خاص به سمت تولیدیشدن و به تعبیری انعکاس مسائل استان در پیش گرفت. در اواخر سال 83 در جلسه طرح و برنامه به این نتیجه رسیدن که روی صبحهای جمعه باید حساب جداگانهای باز کرد یعنی در طول هفته مردم اخبار میشنوند، با مسوولین ارتباط دارند اما جمعهها صبح مردم دیگر روز استراحتشان است.
آن موقع دیگر زمانی نیست که مسوولان را بیاوریم و در مورد مشکلات شهری صحبت کنیم. در روزهای اولیه زندهرود از مردم خواستیم تا بیایند و بگویند که از برنامه چه انتظاری دارند. در روزهای پایانی اسفند آفتابگردان 9% بیننده داشت البته همان زمان برنامه دیگری هم در شبکه اصفهان پخش می شد بنام "بازتاب" که 23% بیننده داشت و "زندهرود" این روزها 81% بیننده دارد.
اهداف را که نگفتید، درباره خود “زندهرود” بفرمایید.
● زمانی که ما شروع کردیم در مورد تکتک آیتمها و قسمتها از مردم نظر خواستیم در اوایل با 7 – 8 تا مجری اصفهانی شروع کردیم از بازیگرها گرفته تا مجری های موجود اصفهانی.
سه ماه را بطور آزمایشی تمام مجری های اصفهانی را آوردیم و از مردم نظر خواستیم تا پایان خرداد 84 نظرسنجی سازمان بیننده "زندهرود" را 27% تخمین زده بود؛ تیرماه از یک مجری قوی که در تهران کار کرده باشد و اصالت اصفهانی داشته باشد دعوت کردیم که تشریف بیاورند؛
آقای نیما کرمی تابستان 84 را مجری “زندهرود” بود. چون شبکه اصفهان صبحهای ماه مبارک رمضان برنامه ندارد ما هم زندهرود را تعطیل کردیم و شروع کردیم درهریکاز المان های برنامه بازنگری کردن. آبان 84 یکی از آنچه که مخاطبان زندهرود خواسته بودند یک مجری قویتر بود که در آنجا از رضا رشیدپور دعوت کردیم و آمد در همان اول کار جدید رشد بینندگان مشهود بود.
قصد، این بود که اسفندماه 84 برنامه را تمام کنیم اما به علت استقبال مردم و همچنین نظرات مسوولین صدا و سیما به نوعی خوشبختانه و به نوعی متاسفانه ادامه دادیم در حالی که ما در آخرین برنامه سال 84 خداحافظی هم کرده بودیم. البته متاسفانه از این باب که با این حجم پایین امکانات مجبور به ادامه کار شدیم. تا نیمه سال 85 را هم با آقای رشید پور ادامه دادیم البته با مهمانانی به مراتب قویتر از گذشته.
جناب طالقانی، ضعف مجری های موجود شبکه که برکسی مخصوصا بیندگان شبکه استانی پوشیده نیست. مخصوصا اینکه تعدادی محدود مجری هستند که بین برنامه های مختلف چرخشی کار می کنند اما بحث چیز دیگریست. آن طرح انتخاب مجری پارسال سازمان جواب نداد؟
● من منکر تواناییهای مجریهای اصفهانی نیستم اما آنها قابلیتهای دارند درحد خود برنامههای استان. همانطور که گفتید سال گذشته فراخوانی انجام گرفت که حدود 4 هزار نفر شرکت کردند. ابتدا 400 نفر بعد 40 نفر و در انتها 16 نفر آقا و 16 نفر خانم را انتخاب کردند که این ها بهترینها بودند در مرحله نهایی 2-3 نفر حداکثر کل تواناییهایی که ما میخواستیم را داشتند که وارد سیستم شدند.
یعنی بقیه از Norm مجریهای فعلی پایینتر بودند!؟
● بله، اجرا کار سادهای نیست ویژگیها و تسلط خاصی میخواهد مثلاً در یک شبکه استانی مثل اصفهان مخاطبان نمیپسندند که چ یا ج مجری بزند. البته این در یکسری شبکههای محلی دیگر شاید یک حسن باشد. جنبه دیگر مطالعه مجریست؛
من بعضی وقتها ساعت 2 نصفه شب با آقای رشید پور تماس میگرفتم میگفت تو اینترنت مشغول گشتن در مورد حوادثیست که امروز اتفاق افتاده. یا این شعر معروف آغاسی را که ظهرهای جمعه پخش میکنیم یکبار پیاده کردیم 40 بیت شد، دادیم به آقای رشیدپور، یک بار که خواند از حفظ شد.
غیر از بحث توانایی های اجرا ،زیبایی مجریان یا دقیقتر فتوژنیک بودن آنها هم باید ملاک باشد. اما به نظر نمی آید چندان توجهی شده باشد؛ اصلا ملاکهای انتخاب مشخصند؟
● من با مجریهای زیادی کار کرده ام از سال 77 تا به حال. مجریای بوده که یک متن را باید 3 مرتبه میخوانده تا جلوی دوربین برود اما من وقتی به آقای رشیدپور میگویم برای فلان موضوع یک لید برو ایشان در عرض 3 ثانیه توجیه می شد و حدود 10 دقیقه در مورد آن صحبت می کرد،شعر،حدیث،آیه،ضرب المثل؛ یعنی اینقدر مطالعه و حضور ذهن دارد که خیلی راحت و با تسلط می تواند حرف بزند.
آیا برای رفع این مشکل صداوسیما برنامه مدونی وجود دارد؟
● برای مقایسه باید هر چیزی سر جای خودش بررسی شود، اما در تلویزیون این گونه نیست. کسی که کنترل تلویزیون در اختیارش است سرچ می کند شبکه 1،2،3...5 و توقع دارد شبکه 5 در حد شبکه 3 باشد اما نگاهی به بودجه قضیه را روشن می کند.
مثلا می دانید که بودجه شبکه 5 تهران 7-8 میلیارد تومان است اما حدس می زنید بودجه شبکه اصفهان چند باشد؟ بودجه برنامه سازی شبکه اصفهان 450 میلیون تومان است که شامل صدا، سیما، تامین، اطلاعات و برنامه ریزی خواهد بود.
بحث مجری را پذیرفته ایم به علت ضعف؛ اما عملکرد اجرای مجری هم موثر است. مجری ها تهرانی شما از المان های اصفهانی در اجرایشان استفاده نمی کنند.
مثلا روز بازی سپاهان و ذوب آهن که درواقع اصلی ترین مسابقه فوتبال استان است آقای رشیدپور مدام تبلیغ دربی تهران را می کرد! از مهمانانش و حتی بینندگان شرکت کننده در مسابقه تلفنی می پرسید آبی یا قرمز؟ یا مثال های خیلی زیاد دیگر.
● قسمتی از این صحبتها به عنوان نمک اجرا بوده است. به طور مثال وقتی که آقای رشیدپور درگوشی به آقای شفیعی جم می گوید اگر پرسپولیسی هستی می گذارم حرف بزنی معلومه شوخیه؛
البته همان زمان از بچه های سپاهان آمدند و گفتندچرا کمتر به سپاهان و ذوب آهن محل می گذارید، ما هم به آقای رشیدپور گفتیم کمتر به آبی و قرمز بپردازد. اما همین الان هم کلی sms داریم که آقای سلوکی قرمز یا آبی؟ یعنی هیچ وقت نمی پرسند که ذوب آهنی است یا سپاهانی؟
چقدر تلفن و پیام کوتاه دارید؟
● تقریباً ما در هفته حدود 5 هزار تلفن داریم که این رقم وقتی مشخص است که شما بدانید تلفن روابط عمومی 25بار درطول روز زنگ می خورد یعنی دو هفته ماکزیمم 200 تا، تازه تعداد زیادی این تلفنها مربوط به زندهرود است. یک بار بچهها حساب کردند هر 2 دقیقه یک بار تلفن ما زنگ خورده است. smsهای ما هم بین 4 تا 6 هزار متغیر است که این رقم در برنامهء استانی را جزو برنامههای پرمخاطب قرار می دهد.
از بحث اجرا جداشویم می رسیم به این حرف که خیلی ها معتقد به این جمله اند : " رله شبکه تهران روی اصفهان، جمعه ها صبح " نظر شما چیه؟
● من این حرف را قبول ندارم، چون مهمانان ما فقط تهرانی نبودند تقریباً تمام هنرمندان اصفهانی برنامه ما شرکت کردهاند. آقای اکلیلی، آقای ایزدی سه بار، خوانندههای خوب اصفهان یکی دو مرتبه آمدهاند؛ در box اول برنامه که فرهیختگان است تقریباً تمام پزشکان و متخصصان مطرح شهر آمدهاند،دکتر میراعلای، دکتر اخوت، دکتر میرمحمدصادقی، دکتر نصر.
خیلی از روحانیون مطرح شهر آمدهاند آقای رهبر، آقای آقای تهرانی، آقای داشتند و آقای معمارمنتظرین؛ از هنرمندان صنایع دستی خیلیها آمدند خانم امامی و خیلی هنرمندان دیگر.
روزی که زندهرود را طراحی کردیم گفتیم یک سری برنامهها به مسایل بومی میپردازند؛ مجری اصفهانی، مهمان اصفهانی، همانگونه که قبلاً گفتم قرار شد یک برنامه در سطح ملی مطرح کنیم. همین طور که میبینید خیلی از سریالهایمان سریالهای که از شبکه تهران پخش میشود
خیلی که نه همه اش!
● بله، مثل "روز رفتن"، "تا صبح"،... چه اشکالی دارد بازیگرها و کارگردانهای آنها بیایند و برای مردم اصفهان از پخش صحنه برنامه بگویند. ما در تقسیمبندیمان این جوری مشخص شد که صبحهای جمعه ترکیبی از برنامههای بومی و برنامههای ملی باشد و یکسری دیگر از برنامه ها صرفاً بومی باشد.
یک انتقادی که هست میگویند بینندگان زندهرود برنامه را برای مهمانان آن میبینند.
● البته من منکر این قضیه نیستم اما نگاه کنید در همان 3 ماه ابتدای کار،مجریهای ما اصفهانی بودند و مهمانان ما هم اهل هنر اصفهان ولی 3 برابر بیننده پیدا کردیم یعنی با همان شرایط کاملاً اصفهانی هم میشد و توانستیم بینندگان را زیاد کنیم
در سری بعدی هم که مهمان غیر اصفهاتی آوردیم کسانی را دعوت کردیم که سالها بود به تلویزیون نمیآمدند. آقای پرویز پرستویی به شدت اکراه داشتند که بالاخره بعد از چندماه در آخرین سکانسهای زیرتیغ به بازی میکردند گفتند به من یک هفته فرصت بدهید و هفته بعد گفتند من برنامه جمعه گذشته را دیدم ـ برنامهای که مهمان آقای نصیریان بودند- و حاضرم شرکت کنم. آقای پرستویی بعد از 4 سال در یک برنامه تلویزیونی شرکت کرد. یعنی می خواهم بگویم المانهای زیادی در یک برنامه تلیوزیونی سهیم است.
بنده هم دقیقا همین را قبول دارم و معتقدم “زندهرود” ابداعات بسیاری در برنامه سازی اصفهان ایجاد کرده است، از دکور زیبا گرفته تا وله های تصویری، میهمانان و گزارش ها.
مثلا همیشه این صحبت بوده که چرا گزارش هایی که در شبکه های سراسری از اصفهان پخش می شود بخوبی در ان مصاحبه شونده انتخاب نشده یا خوب حرف نمی زند. اما در “زندهرود” اینگونه نبوده. چرا این ابداعات به بقیه برنامه ها استان سرایت نکرده است؟
● این بخش از توفیق “زندهرود” را مرهون زحمات بچههای برنامه است. عوامل برنامه با دل و جون کار میکنند این نیست که تصویربردار، کارگردان و گزارشگر بروند و نیم ساعته یه گزارش بگیرند؛ چندین ساعت وقت میگذارند؛
گاهی اوقات از بعدازظهر 5 شنبه شروع میکنند تا ساعت 9 صبح جمعه. مثلا یک برنامهای که تابستان امسال شبها از شبکه 3 پخش میشد به نام "الفبای مهربانی" تقریباً هین سبک برنامه ما را داشت اما اصلاً نتوانست حتی در برد شبکه 3 توفیقی را که ما در شبکه 5 به دست آوردیم، کسب کند. در حالی که میدانید غیر از امکانات غیر قابل مقایسه تهران و اصفهان،دسترسی به منبع هنرمندان و بازیگران بسیار راحتتر است. دلیل اصلی همین از دل و جون کارکردن بچههای “زندهرود” است.
امیدواریم که این نوآوری ها به بقیه برنامهها هم سرایت پیدا کند. من نمیتوانم در مورد بقیه برنامهها نظریه بدهم اما بچهها در “زندهرود” انگیزههای قویتری دارند که اصلاً این انگیزهها مادی نیست مثلاً دیده ام کارگردانمان وقتی یک ولهای در جای مناسبی پخش نمیشد یا یه اشکال کوچک در برنامه به وجود میآید اشک در چشمانش حلقه میزند.
من تهیه کنندگانی سراغ دارم که برنامه ضبط میکنند و میبرند و اصلاً نمیدونند کی پخش میشود.
این انگیزه ها که می فرمایید بحث مالی که نیست!؟ چون حرف و حدیث های زیادی در این مورد هست.
● اغلب حرفهایی که این پیرامون میزنند جداً درست نیست نه این که آقای رشیدپور برنامهای 500 تومان میگیرند نه این که ایشان مهمانها را میآورند. اکثر موقع آقای رشیدپور صبح که میرسیدند از مهمان مطلع میشدند. بحث هدیهدادن هم به مهمانان کاملاً رسمی است جا افتاده.
به میهانانتان هدیه میدهید یا ... ؟
● نه پول می دهیم، اما اصلاً رقمها این حدود نیست. حتی بازیگرهایی که خیلی ادعا میکنند، برای مردم ایم واگر مردم چشمشان را ببندند ما دیگر نیستیم قبل از دعوت طی میکنند. البته همه نوع داریم، بعضیها میگویند با مدیر برنامههایمان هماهنگ کنید، بعضی تا پول نگیرند جلوی دوربین نمیآیند، بعضیها هم بزور باید بهشان پول داد.
می شود در مورد رقم ها هم بگویید؟
● رقمها متفاوت بود از 20-30 تومان تا 1 تومان البته به نظر من حتی در بدترین شرایط یعنی یک مهمان 1 میلیون تومانی و کل هزینههای اجرای برنامه و دستمزد و خریدها و ... 1 میلیون تومان دیگر، برای برنامهای که 2 میلیون بیننده داشته باشد، میشود سرانه یک میلیون و این مسلماً ارزش دارد. یکبار آقای مختاباد مهمان برنامه بود، بحثی در مورد مادرزن پیش آمد، رشیدپور گفت نگران نباشید حرفهایتان در اصفهان پخش میشود. همان موقع کی اعتراض داشتیم از اندیمشک از کرمان از یزد زنگ زدند گفتند ما داریم برنامهیتان را میبینیم. مدیر کل یکی از مراکز مستقیماً به مدیر کل اصفهان زنگ زده بود گفته بود ما از برنامه شما خوشمان آمده و میخواهیم به همین روال یک برنامه بسازیم.
ما از دبی، امارت، کشورهای حاشیه خلیج بیننده داریم و sms میزنند.
ببخشید خیلی حرف هایمان طول کشید، برای آخرین سوال، آیا قبول دارید “زندهرود” یک برنامه مخاطب محور است.
● نه صرفا.
نگاه کنید در طول مصاحبه هرجا شما دلیل می آورید حرف ها و نظرات بینندگان بود. یعنی جلب نظر مخاطبتان برایتان بسیار اهمیت دارد.
● درست است. رضایت مخاطب برای ما مهم است اما همین حالا ما درخواست های زیادی داریم برای دعوت یکسری میهمانان که ما معتقدیم اینها تنها سوپراستارند و قابلیت پرداخت و جلوه دادن ندارند اما در هر حال معتقدیم مخاطب محوری هم طوری نیست.
ویژهنامه نوروز ۱۳۸۶ --- روزنامه اصفهان زیبا
- ۸۶/۰۹/۱۷
را احساس کردی هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای
خاموش دیدی برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه
از ته قلب خود بگو: یادت بخیر