اپیزودهای درهموبرهم عیدانه
الان درست 7روزه که میخواهم چند اپیزود بنویسم
و درست 7شب است که میگویم فردا انشاءالله ...
سال که رو به اتمام بود طوماری برای خودم نوشتم که باید انجامش دهم آنهم هرچه سریعتر اما
● ● ●
●
به برکت اسبابکشی چند روز مانده به سال نو، نمایشگر گروندیک 29اینچمان هیچگونه ویدئویی دریافت نمیکرد تا با انتخاب کانالهایش، بنشینیم پای سفره هفتسین مجازی، لذا برای اولینبار در طول تمام تحویل سالهایی که به یاد دارم بدون حضور عضو ناخواسته خانواده، توپ سال نو را در کردیم، البته « فرزاد حسنی » و « نیما رئیسی » « در همسادگی بهار » بهترین انتخاب بودند برای شروع یک سال نو...
اصلا در این فکرم که این رسانه فخیمه ملی چه سبب این ایام که بهترین فرصت است برای دید و بازدید و گشت و گذار و مسافرت و خورد و گفت و گو و هزارتا ...و... دیگر، هی اصرار دارد این جمعیت را بنشاند پای یک قوطی مکعب شکل آنهم با ایدههای فسیل « دردسرهای یک پولدار 2زنه » یا « جابجاگرفتن یک نفر در چهرههای مختلف »؛ اینهمه انرژی و پول را صرف کند در غیر این ده-سیزده روز که ملت عاصی نشوند و نروند سراغ ...
●
چند هفته مانده به پایان سال، ایمیلی آمد مبنی بر تحریم پیامک تبریک عید بخاطر گرانکردن هزینه ارسال یک اساماس از جانب مخابرات، گرچه در صورت مساله اشتباه آمده بود که نرخ پیامک از اول 1387 گران میشود درحالیکه این افزایش از 31/3 خواهد بود اما بهرحال با استقبال چشمگیر مردم همیشه در صحنه همراه بود؛
2۱۵میلیون پیامک از 29اسفند86 تا اول فروردین87 ، یعنی نزدیک دوبرابر سال قبلش، این تازه تنها آمار اپراتور اول است که اگر ایرانسل با 5میلیون مشترک را هم به آن بیافزاییم این نتیجه را میگیریم که گویا پیامک هم ارتباطاتی با انتخابات دارد!!! (+)
●
خوشم میآید « آقا » هیچوقت کم هم نمیآورند، سال اولی که این رسم نامگذاری آغاز شد،1379، با نام امامعلی بود و سال بعدش امام حسین و ... گفتیم بعد 12سال تکلیف چیست؟ حالا هفتههای آخر سال روزنامههای دولتی متوسل میشوند به رمالها و منابع نیمچه رسمی برای پیشبینی نام سال آینده، امسال هم که به برکت سال قبلش هم اتحاد ملییمان حفظ شد و هم انسجام اسلامییمان دوچندان پیش میرویم به سوی شکوفایی و نوآوری؛ خدا بخیر کند،
چه سمینارها و مسابقاتی برگزار شود با این روتیتر که
سازمان ... بمناسبت سال نواوری و شکوفایی برگزار میکند...
●
همیشه میگوییم امسال هم مثل پارسال، مثل هرسال، تعطیلات عید که بهچشم برهم زدنی میگذرند، همان بدبختیها و گرفتاریهای سال قبلش میآید و روز از نو و روزی از نو
اما گویا میخواهد بگوید نه، امسال دیگر نه، سالی که با یک زیارت ناب، خلوت و دلچسب به استقبالاش رفته باشی، سالی که در آن اسبابکشی 40ساله انجام داده باشی، سالی که پیشرویت شغل جدید است و یکی دو امتحان سرنوشتساز و یک نتیجه مهمتر از هردوی آنها و بااهمیتتر از همه، توئی که هیچوقت در این 20وخردهای سال عیدهای نوروز پایت را از نصفجهان بیرون نگذاشتهای مجبوری بروی کلیومترها آنطرفتر آنهم کاملا بطور اتفاقی...
مسلما همه نوید آنرا میدهند که امسال سالیست ...
انشاءالله...
● ● ●
اما عوض اینهمه تاخیر بابت پست عیدانه،
این هدیه نیمچهای را بپذیرید از اینجانب
همراه با « رضا صادقی » و یک سس اضاف
و یک دعای خیر انشاءالله یک هفته دیگر یک جای خوب برای همهیتان...
دل من حالش خوشه ... اصلا بلد نیست بگیره
ولی خیلی تنگ میشه ... گاهی می ترسم بمیره
اما بازم به خودش میاد و سوسو میزنه
باز حیاط خلوت سینمو جارو میزنه
میگمش تا کی میخوای عاشق بشی و بشکنی
به روی خودش نمییاره ... میپرسه با منی...؟؟
با کیام... با توی عاشق پیشهء سر به هوا
با توی دیوونهء دربهدر بی سر و پا
- ۸۷/۰۱/۰۸
وبلگ خوبی دارید.
خوشحال میشم به منم سر بزنی
موفق باشید