دهکده شخصی

رسانه نوشت‌های فرشاد

دهکده شخصی

رسانه نوشت‌های فرشاد

کلمات کلیدی
پیوندها

نفت در آب، تحقق وعده رئیس‌جمهور و کوه ادعا

چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۸۷، ۰۹:۲۸ ب.ظ

 

خیلی ساده شروع شد مثل همیشه؛ یک راننده، یک بولدزر و یک بی‌احتیاطی خیلی کوچک

لوله‌ای که قرار است نفت برای پالایشگاه اصفهان ببرد می‌شکند، سرازیر می‌شود در رودخانه و ماجرا آغاز می‌شود. (+)

 

جلسه اظطراری در استان‌داری، چندین دستگاه، چندین غواص و چندین آتش‌نشان همه برای کنترل ماجرا اعزام می‌شوند، تصفیه‌خانه اصلی شهر نیمه تعطیل می‌شود و آب‌شرب اندکی کم، در شهر خبری دهان‌به‌دهان و گوش‌به‌گوش می‌چرخد ...

« شنیدی؟ اصفهان تا 3روز آب نداره، آب برداشتی؟ »

شیرها تا ته باز می‌شوند، بشکه‌ها و دبه‌ها و حتی قابلمه‌ها همگی پُر پُر ، سیل مردم همیشه در صحنه به سوپری‌ها و مغازه‌ها برای خرید آب‌معدنی سرازیر!

آب معدنی به بسته‌ای 5هزار تومان هم می‌رسد، دعوا درگیری و بزن‌بزن مردم برای خرید آب، صف‌های طولانی، وانت‌ها آب‌معدنی می‌فروشند به پول خون آقاجونشان! (+)

شبکه اصفهان برنامه پخش می‌کند، رئیس حوادث غیر مترقبه و مدیرعامل آب منطقه‌ای به اصرار مجری یک لیوان آب را کامل سر می‌شکند و ما هم‌چنان در بحت اطلاع‌رسانی بدوی!

 

 

گویا حالا هم که رئیس‌جمهور می‌خواهد وعده آوردن نفت سر سفره‌ها را محقق کند، خود مردم نمی‌خواهند!

درست به یاد فروردین 86 می‌افتم، موقعی که بنزین از لیتری 80تومان به 100تومان رسید، صف‌های وحشتناک مردم برای پرکردن یک باک 40-50 لیتری بخاطر مافی‌التفاوت 800تومانی !!!

درست یاد شب سهمیه‌بندی می‌افتم، بازهم همان صف‌ها و این‌بار بهترین زمان برای بعضی‌هایی که عاشق آنارشی‌اند و آتش زدن و غارت اموال عمومی و بانکها...

و حالا آب، مایه حیات،...

 

 

خدا فردای آن روز به ما رحم کند که تحریم شویم، جماعتی که تنها برای یک روز با قمقمه و نوشابه‌ء خانواده بنزین جمع‌آوری می‌کردند، به روی هم چاقو کشیدند، فروشگاه شهروند غارت نمودند وحالا برای 3روز حمله می‌کنند به مغازه‌ها برای آب‌معدنی، موقع جنگ و تحریم چه خواهند کرد؟

خودمان، خودمان را می‌کشیم، می‌خوریم و دو رکعت نماز هم رویش!

 

چقدر حقیر شده‌ایم در این سال‌ها.

چقدر بی‌شخصیت شده‌ایم همین روزها.

در اخلاق نه اسلامی هستیم، نه ایرانی و نه حتی انسانی ...

فقط کوه ادعاییم!

 

 

 

  • صدرا مجد

نظرات (۱۵)

چه خوب!
به به ... به به ...
.....................
گاهی خوب است جلوتر از نوک انگشت ها هم دیده شود... ( قضیه ى همان یک انگشت که به طرف دیگری نشانه می رود و 3 تای دیگرش به طرف خود ماست!) خوب است یادمان باشد که یک نفر نمی تواند و قرار نیست ملت بسازد _ با هر امکاناتی که داشته باشد!_
و خوب تر که کمی جلوی آینه بایستیم و از خودمان بپرسیم ما غیر ادعا چه داشته ایم؟ چه کردیم که این قدر انتظار داریم ؟!
در ضمن ممنون که گوشزد کردین تهدیدمان جدی گرفته شود!!!!
جدی چرا.....
ما ایرانیا ترسو شدیم یا اینکه بی ظرفیت..؟؟
بازم نفت به خوردمون بدن بهتر از فاظلاب ذوب آهن و فولاده ...


موفق باشید
سلام فرشاد.
احوالت؟
خیلی ناراحت می نویسی!
یه دلغکی چیزی بذار, شاد بشیم. اینطور که تو می نویسی "غم بر دل ما افزایی"
دلت شاد
وقتی جواب سوال ما را مرحمت نمی فرمایید.... منتظر بلایای بعدی باشید...
مثلاَ ما و خدا سر و سری با هم داریم ها؟!!!
به آن دختر خاله ی ما هم بفرمایید ما تا به حال خودشان را جدی نگرفته ایم چطور انتظار دارد تهدیدش جدی گرفته شود؟!!!
اولاندش که گیس و گیس کشی نبود و اگر خبر از روابط ما داشتین می دونستین که نهایت جملات عاشقانه مان را به دخترخاله جان در حریم شما گفتیم.
دومندش ..... بگین دیگه
عموجون یک کلمه بگو مدل موبایل مردم را از کجا کشف میکنی و اینقدر ایشون و بنده و بقیه مخاطبان علاف وبلاگت را تو کف نذار.
  • خبرنگارافتخاری نیویورک تایمز
  • 1- اول که تیتر این پست را خوندم فکر کردم یه پست "خفن سیاسی دل خنک کنک"(؟!) نوشته اید. بعد که خواندم دیدم نه بابا! حواستان هست!... اما خوب بود. تیترش خیلی باحال بود.
    2- در این چند روز ما خدارا شکر همه اش آب داشتیم و زیاد هم فشارش کم نشد البته به مدد از خودگذشتگی های تانک آب عزیز بالای بام! اما شنیدم که طرفای شهرک امیر حمزه از روز سه شنبه آب ندارند!...
    3-می بینم که بحثهای مهم مملکتی بین «...ترین»ها در وبلاگتان شدت گرفته!... به به. به به!
    ما که اینجا مشکل نداشتیم!!!
    آب داریم حسابی
    تمیز مثل پول نفت
  • محمد معماریان
  • طبق مرسوم، از ابتدای خواندن این پست، جملات را به ذهنم می سپردم تا تحلیل کند و کامنتی آماده کند؛ تا رسیدم به این جملۀ آخر: «در اخلاق...»

    حسن تصادفی بود که این هفته، متنی را ترجمه می کردم راجع به برهان اخلاقی بر وجود خداوند: مکالمۀ اتوفرون (از افلاطون)، برهان سنت توماس آکوین، و نهایتاً برهان کانت. راستی، نفت روی آب را بی خیال... بالاخره، بدون در نظر گرفتن خدا، قانون اخلاقی عینی داریم یا نداریم؟ اگر داریم، پس تکلیف «حسن و قبح ذاتی اعمال» چه می شود؟

    ....

    بی ربط بود؟ گمان نمی کنم. مشکل اینجاست که اخلاق برای ما تعریف نشده است.... قابل توجه دوستانی که در فکر تمدن سازی اند!
    عکست چقدر خوب بود!
    بدی ها چون بد هستند به چشم می آیندنه اینکه لزوما زیاد هستند..
    ما یک بار دیگر هم جنگیده ایم
    یک بار دیگر هم تحریم شده ایم
    بعضی هامان هم البته سو’ استفاه کرده ایم
    اما تصویر من وشما از جنگ چیز دیگریست.....
    ....خدا فردای اون روزمونو که قراره توش خیلی اتفاق ها بیفته ختم به خیر کنه!!!!
    شاگرد! همین الان کلاسمون تموم شد...
    اما ما قبلاَها هم کلیک راست را امتحان کرده بودیم اما چیزی دستگیرمان نشد...
    حالا بفرمایید درس دوم؟!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی